همسر من متاسفانه در مورد دوستانم بی ادبی میکنه
اونم دقیقا کسانیکه میدونه من خیلی دوستشون دارم و مثل خواهر نداشته ام هستن برام
مثلاً میگه از فلانی بگو بخندیم یا القاب زشت بهشون میده
منم گاهی از این کارش عصبی میشم و همون حرف رو درباره خانواده خودش به کار میبرم تا بفهمه حرفاش زشته ولی به شدت گارد میگیره و دعوا و....
خلاصه اصلا منطق نداره به من میگه من از اول بهت گفتم دوست دارم به خانواده ام احترام بذاری ولی تو بی ادبی میکنی منم بهش میگم فقط خانواده تو نیستند که محترم هستند بلکه همه ادم ها احترام دارند ،چطور به ناموس یک مرد دیگه توهین میکنی و توقع احترام داری
و میگم اون دوستم خودش نیست اما خداش که هست من ازش طرفداری میکنم و میترسم از این که یک ادم مثل خودش همین حرفارو درباره من بزنه
البته بگم این اخلاق که پشت سر بقیه بشینن و مسخره کنند دیگران رو و خودشونو خیلی عالی ببینن توی خانواده شون هم دیدم خصوصا مادرش که مدام داره پشت سر بقیه بد میگه پیش پسرش و خدانکنه که اعتراضی تو هر زمینه ای بکنم بهشون تا جد و اباد منم میارن جلوی چشمم
کلا خانوادگی ادم های منطقی ای نیستن و هرگز حرف طرف مقابل رو گوش هم نمیکنن چه برسه به قبول داشتن
ممنون میشم یه راهکاری درباره رفتار و برخورد با این افراد خصوصا همسر خودم بهم بدید
با عرض سلام و خسته نباشيد. دقيقا منم همين مشكل رو دارم ولى ديگه با دوستام قطع رابطه كردم تا خوب شد. بهونه اى دستش نميدم که گير بده. چون خانواده خوبى نداشتن که تربيت كنه. من مادرشوهر بى تربيتى دارم که حرف به آدم ميبنده. و موقع رو به رو كردن ميزنه زير همه حرفاش. من ديگه از دستشون خسته شدم. و سر دعواى ناموسى ديگه قطع رابطه كردم. خداروشكر شوهرم در اين قضيه هميشه كنارم بوده و از مادر بى ادبش طرفدارى نميكنه. خانم دكتر شما هميشه ميخواهيد صلح و آشتى و كوتاه اومدن ما و اينكه رابطه ها خراب نشه راهنمايي ميكنيد. ولى بعضى از اين آدمايي که هيچى حاليشون نيست و ميخوان زندگى پسرشون رو خراب كنن دور شدن خيلى بهتره. گذشت كردن واسه اينجور مادرشوهرها خوب نیست