سلام جناب دكتر صديق منش بنده ٢٤سالمه وهمسرم ٢٧ساله متاسفانه منو همسرم زودباهم ازدواجكرديم حدود ٦ساله پيش اوايل ازدواج ماهم مثل بقيه دوستان خوب و پرازهيجان بود تاوقتي كه كم كم همسرم رفتاراش متفاوت شد همسر من ب شدت عصبي و تندخوهست طوري ك وقتي عصبي ميشه ديگه يك آدم متفاوت ميشه كنترل خودشو از دست ميده داد ميزنه حتي متاسفانه كتك هم ميزنه از يك طرف هم همسرم ب شدت بددهنه تو حالت عادي هم بددهني ميكنه و دلمو خيلي باحرفاش ميشكنه علاوه براينا متاسفانه چندباري بهم خيانت كرده اوليش با دختر خاله مشتركمون بود ك بهش چت هاي بسيار زشت ميداد وقتي فهميد ك من اين موضوع رو فهميدم خيلي خيلي پشيمون شد و كلي گريه و قسم ك ببخش وتكرار نميشه بعد اون يك خانم ديگه ك همكار بود و فقط اس ام اس ميدادوآخريش زن داييم ك كلا باداييم هم كار بود خيلي رفت و آمد داشتيم وقتي فهميديم من مصمم براي جدايي شدم ك اينقد ب آب و آتيش زد خودشو تا من كوتاه اومدم خيلي قول داد تغيير كنه اما از٤ماع پيش ك اين اتفاق افتاده باز دوباره همون رفتاراشو داره اينم بگم همسرم خانوادش ب شدت بهش گيزميدادن طوري ك هنوز ك هنوزه دارن بهش بكن نكن ميكنن و اصلا همسرم ازاين شرايط خوشش نميادو بااونا هميشه سرجنگ داه ازاونطرفم ب قول خودش من هيچ وقت خواهري نداشتم و ب هركسي نزديك ميدشديم ميگفت دوست داشتم حس كمبود خواهر داشتنو بااون جبران كنم و من تو تموم پي اماش ميديدم مخاطبشو ب اسم آبجي يا خواهر صدا ميزده
سلام لطفا سعی کنید تخلیش کنید