سلام خیلى ممنون برای پاسخگوی سوالاتمون.من 6 ماه که برادر مو که از جونم بیشتر دوسش داشتم از دست دادم تا حالا هم نتونستم هضمش کنم نمی دونم چطور این موضوع و باور کنم واقعا روزای سختی رو دارم سپری می کنم .دو برادر زادم دارم که دخترش 8 ساله و پسرش 3 ساله .دخترش درک میکنه که دیگه بابایی بر نمی گرده اما اون که زخممو نو دوباره تازه میکنه پسرشه هی سراغ باباشو آزمون میگیره کاراشو دوباره میکنه میگه عکس بابایی و نشونم بدین یا میگه بهش زنگ بزنید همین که زنگ موبایل زده بشه فرار میکنه موبایل و برمیداره و میگه باباییه .اصلا نمی دونیم چطور رفتار کنیم .یه روز مادرم سر مزار برادرم بهش گفت بابایی اینجا خوابیده اما اون هی دوروبرشو نگاه می کرد می گفت کو کو بابا یی .تو رو خدا کمکم کنید چطوری با این غم بزرگ کنار بیایم و چطوری با برادر زادم رفتار کنیم که هی سراغ باباشو نگیر ه? با سپاس
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید