2794

سلام من ده ساله ازدواج کردم ۳۱سالمه یه بچه ۴ساله دارم همسرم اعتیاد داره فکرکنم شیشه مصرف میکنه هیچکاری با من نداره نه دست بزن داره نه فحش میدی نه شکاکه، کارگر سادس توی کارخونه ما فقط تفریح باهم نداریم اصلا میره سرکار وقتی هم میاد پای بساط البته تو‌خونه نه بعدشم منو‌بچم میریم میخوابیم اونم تو‌هر وضعیتی ممکنه هرجا باشه خوابش ببره یه سالی هم هست که دانشگاه میرم خرج دانشگامم‌ هم خودش میده هم پدرم یه مقدارکمک میکنه با دانشگاه رفتنم مخالفت نکرد اصلا، با اینکه هزینهاشو‌ میدونست،از کمک پدرمم اولاش بی اطلاع بود سطح زندگیم خیلی معمولیه خواهرام‌همه وضع مالیشون از من خیلی خیلی بهتره پدر و‌مادرمم به شوهرای اونا خیلی بیشتر احترام‌میذارن از یه جایی ب بعد دیگه به همسرم گفتم خونه بابام نیا چون واقعا ناراحت میشدم وقتی میبینم در مقابل بقیه داماداش به شوهر من چقدر بی احترامی میکنه احساس میکنم جدا بشم خودم کار کنم وضع مالیم بهتر بشه

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۱ جنسیت زن شغل دانشجو وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

روانشناس، روان درمانگر و مشاور

کاملا حق با پدرتان است نین دامادی را می‌خواهد چه کار،،لطفاً نگاه متعصبانه نداشته باشید،از یک مشاور کمک بگیرید تا تصمیم نهایی را بگیرید اما با آنچه که گفتید ودتان می‌توانید زندگی مستقلی داشته باشید بدون هیاهو،این توانایی را در شما می‌بینم که بهترین زندگی را برای خودتان مهیا کنید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید