2794

ازدواج مجدد

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 196 بازدید

سلام.وخسته نباشید.خانمی ۳۳ساله هستم ۸سال پیش ی عقد ناموفق داشتم.همون اوایل نامزدم به زور باهام رابطه برقرار کردکه بعد از مراجعه به دکتر متوجه شدم بکارت ازنوع ارتجاعی وگفت سالم هستی.ازسرلجبازی باهمسرم با وجود اینکه پزشکی قانونی هم متوجه نمیشد به اصرار شناسنامم رو زن گرفتم تا هم مهریه کامل بیفته گردنش وازش انتقام گرفته باشم هم بدون رضایت پدرازدواج مجددکنم.همه ی کارام ازروی نفرت بود نه پول.علت جداییم هم خیانت بود. آدم بی بند وباری بود با خیلی از دخترا درارتباط بود و حتی جلو روم مینشست و پیام‌هاشون رو نشونم میداد و بهش افتخار میکرد.روال جداییم خیلی خیلی سخت گذشت .مدام اسیر دادگاه و ... اون اذیت میکرد منم به خاطر کاری که باهام‌کرده بود لجبازی میکردم باهاش و تاجایی که میتونستم اذیتش کردم تا ی جورایی دلم آروم شه. شاید اگه الان بود رهاش میکردم بره.ولی الان بعدسال ها نتونستم ببخشمش و مدام یاد کاری که باهام کرد می افتم.‌با اصرار وفشار خانواده و بالارفتن سن و اینکه دوس ندارم شانش مادرشدن رو ازدست بدم و ریسک کنم. الان میخام مجدد ازدواج کنم.خواستگار زیاد داشتم ولی برا هرکدوم بهانه ای گرفتم.الان ی خواستگاردارم دوتا بچه داره از لحاظ مالی شرایط خوبی داره والبته اونم زنش بهش خیانت کرده.میخاستم بدونم این موصوع رو به چه شکلی ودرچه مرحله ای مطرح کنم.با بچه هاش مشکلی ندارم وخودم بچه خیلی دوس دارم ولی تنها ترسم از زن سابقشه که بخاد اذیت کنه.چون طرف آشنا هست واقعا خجالت میکشم بهش بگم و ازدواج صورت نگیره.خانوادمم بی نهایت سنتی هستن و بیشتر موقعیت هامو به خاطر رفتار اونا نادید گرفتم.چون ازکاری که کردم(شناسنامه) خبر ندارن. چون مافقط عقد بودیم وعروسی نکرده بودیم. الانم دکتر بهم برگه سلامت میده ولی نمیتونم دروغ بگم چون شناسنامم زنه!لطفا راهنمایی کنید

اطلاعات تکمیلی

سن 33 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل مطلقه
پاسخ مشاور

روانشناس، روان درمانگر و مشاور

همراه عزیز ه نظر نمی‌رسد که شما تمام و کمال از طرف مقابلتان انتقام گرفته‌اید؟؟کافی نیست؟؟
بنده مشاوری هستم ه به صورت صریح صحبت می‌کنم که ممکن است خوشایند شما نباشد اما لااقل کلیف شما روشن می‌شود،شما نیاز به یک روان درمانگر دارید که این خشم خود را کاهش دهید شما عصبانی و خشمگین هستید  خیلی موارد دیگر که در این سایت نمی‌گنجد،مگر شما یک تجربه تلخ نداشتید،برای چه آن را دوباره می‌خواهید تکرار کنید مردی می‌خواهید ازدواج کنید که از شما عصبانی‌تر و خشمگین‌تر است،شما به کسی نیاز دارید که بتواند شما را ترمیم کند برای شما مرهم باشد نه اینکه شکست خورده باشد و خودتان را دوباره وارد ماجراهای بیشتری کنید،این ازدواج به صلاح شما نیست شما بهتر تصمیم بگیرید شما نیاز دارید درمان شوید و با کسی ازدواج کنید که بهتر از شما باشد تا بتواند به شما کمک کند شما با این ازدواج خودتان را اسیرتر و آزرده‌تر خواهید کرد

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید