سوالاتی ازوکیل پایه یک دادگستری آقای علیجانی درخصوص فوت همسرم درزندان

باعرض سلام وخسته نباشیدمن همسرم ۳سال درزندان بودکه ازبرج ۴حالت تهوع شوهرم شروع میشه درماه بعدهرروزحالت تهوع هنراه بادرد قفسه سینه به پزشک زندان مراجعه میکنه واون بهش شربت معده دردمیده درماه سوم شوهرم بیتاب میشع ومیره جای پزشک زندان باگفته سرکارگرزندان که شوهرم دربخش خیاطی کارمیکرداون روبرای اندوسکوپی به بیرون اززندان میبرن دربیمارستان اندوسکوپی انحام میسه وبرمیگردن ناگفته نمونه که شوهرم سندبازداست کرده بودم ودربندنیمه باز بود خلاصه ده روزازاین موصوع میگزره شوهرم به تکرارمیره ببینه جواب ازمایش اومده یانه پزشک زندان میگه جواب روبه سربازدادن واونم گم کرده شوهرم بمن زنگ زدوخیلی بیتاب بودمیگفت دارم میمیرم یک مرخصی برام بگیربریم بیمارستان من وقتی تقاضای مرخصی روپهلوی قاضی ناضرزندان بردم وگفتم جواب آزمایش شوهرن روگم کردن شروع کردبه تمسخرکردن من وگفت زندان بهداری داره تاحالاهم کسی نمرده شوهرم که زنگ زدببینه جکارکردم وقتیقضیه روفهمیدحالش بدشدشمافکرکنید آب هم ازگلوی شوهرم پایین نمیرفته شده بودپوست واستخوان پزشک فهمیده بودکه شوهرم سرطان هموتولوژی گرفته ولی به شوهرم نگفته بودخلاصه ماه پنجم توی گارگاه خیاطی شوهرم بیهوش نقش زمین میشه میبرن بهداری پزشک ازترس همه چیزروبه قاضی ناضرزندان میگه وبلافاصله به خاطراینکه درزندان فوت نکنه همسرن روخودشون باماشین میفرستن خونه با۱۰ روزمرخصی همونجاشوهرم روباامبولانس بردیم بیمارستان اندوسکوپی گرفتن گفتن سرطان هموتولوژی گرفته وکارازکارگذشته عفونا به خون رسیده بودبعدازیک هفته شوهرم فوت کردمن موندم باچهارتابچه قدونیم قدبه من بگیدچکارکنم