درود بر مادر خسته،،،شما خشم دارید و این علت داره،باید بارها و بارها روانشناس بروید تا این خشم بروز کنه،،ممکنه این خشم از گذشته باشه از خانواده یا کودکی،ممکن هست از خود همسرتان باشد،(((چرا که شما پر انرژی و فعال هستید و به نظر میرسد ایشان هم پا ویا همراه خوبی برای شما نیست)),,مثل عقابی میمانید که بالهایش از آن گرفته شود،و چون در نگهداری و مراقبت از فرزندتان تنها هستید و مثل گذشته در اوج نیستید خشمگین هستید،کاملا طبیعی هست،و کاملا درکتان میکنم،،اما راه حل
مگر همسرتان خواستار فرزند داشتن نبود؟پس باید مسئولیت و نگهداری اورا قبول کند ولو یکساعت،از او مرتبا درخواست کنید،درخواست،،درخواست،درخواست،،این شما هستید که باعث میشوید همسرتان گوشه ای لم بده و فقط نظاره گر باشد،از او درخواست کمک کنید،درخواست پرستار کنید،درخواست مهدکودک کنید،حال خوب شما=مادر خوب
این را خاطرنشان کنم که وقتی مادر میشوی هیچ چیز سر جایش مثل قبل نخواهد بود و این برای همه مادران یکسان است،دنبال شرایط قبل نباشید اما میتوانید به خودتان برسید،وقتی ببرید مهد کودک،میتوانید باشگاه بروید ،با دوستان قرار بگذارید،دوستانی که خود آنها فرزند دارند،الان شما نیاز به توجه و همراهی دارید و این زمانی میسر میشود که همسرتان در نقش پدری قرار بگیرد.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید