سلام وخسته نباشید بنده دختری با سن بالای بیست هستم ک در کودکی مشکلات زیادی در خانواده داشتیم ک کاملا من هم ناخواسته درگیر شدم و بعد از مدتی هم دچار افت تحصیلی شدم اما تونستم خودم رو نجات بدم حداقل دانشگامو تموم کنم اما همیشه دچار کمبود اعتماد بنفس هستم از بچگی همینطوری بودم حتی نمیتونستم ب کسی سلام بدم تو دانشگاه هم همینطور همین باعث شد ک یک میس خوب رو از دست بدم و اینکه زود دلبسته میشم اما ن هرکسی کسایی ک شخصیت حمایتگر یا مردونه دارن یا باهام مهربون رفتار میکنن خیلی آزار دهندس یا مثلا بعضی وقتا نمیتونم ب کسی نزدیک شم وقتی شرایط پوششم اوکی نباشه عطر نزنم و اینا از مردم بعضی وقتا فراریم و اینکه وقتی شخصی ک بهم محبت میکنه ازم فاصله میگیره دایم جلب توجه میکنم و همین باعث سو برداشتش میشه حالا ممکنه متاهل هم باشه اما قصد بدی ندارم و ایشون هم صرفا بخاطر حمایتش از زیر دستاش بی قصد و غرض و فکرم هیلی مشغول میشه و حتی حرکاتی میکنم ک طرف متوجه شه ناراحتم و اون بیشتر بی محلی میکنه چیکار کنم واقعا خجالت زده ام نمیتونم جمعش کنم و بی اهمیت باشم
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید