2794

عرض سلام و خسته نباشید دارم. من نمیدونم به چی مبتلا شدم. میشه کمک کنین؟

کارامو نیمه تموم میزارم

خیلی‌کمال گرا هستم و اگر بهترین نباشه میگم کلا نباشه بهتره

به حد وسط راضی نمیشم

بیشتر منفی هارو میبینم

برای شروع یک کار اساسی هی امروز فردا میکنم تنبلی بیش از حد میکنم

 بعد ازدواجم اینطوری شدم. قبلا کارامو با سرعت پیش میبردم. خیلی تلاش میکردم خسته نمیشدم. در یک روز هم دانشگاه میرفتم هم باشگاه هم استخر هم کسب درآمد آزاد هم‌کلاس زبان هم تفریح و..... دانشجوی ممتاز دانشگاه هم بودم. الان حتی برای امور روزانه مثل غذا پختن هم تنبلیم میاد....

اینا یعنی وسواس فکری یا افسردگی یا ....؟ من چمه دقیقا؟ انگار خودمو اصلا نمیشناسم

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۳ جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاوره و راهنمای خانواده

عوامل بسیاری در این زمینه دخیل هستند که از مهمترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد
 
ترس از شکست، خودکم بینی، توقع افراطی از خود، اطلاعات ناکافی برای انجام کار، مشخص نبودن اولویت ها، تردید داشتن، نا آشنایی باشیوه های حل مسئله، پیش داوری، ناتوانی در درک اقدام به جا و به موقع، نداشتن برنامه، ضعف در آشنایی با وظایف خود، فشار کاری بیش از اندازه و خستگی ناشی از آن، انجام فعالیت های متنوع هم زمان، در اختیار نداشتن ابزار لازم برای کار و فعالیت، بیماری های جسمی، کمال گرایی وسواس گونه، اضطراب شدید
یه برنامه می‌تونه تا حدودی کنترل کننده باشه
مثلا،،،کارهاتو به کارهای کوچیکتر تقسیم کن یا اولویت بندی کن کدام کار مهم تر هست،استفاده از عهد و پیمان: گاهی لازم است با خود عهد ببندیم که در انجام آن کار کوتاهی نکنیم و در صورت شکستن عهد و پیمان برای خود تنبیهی در نظر بگیریمدست برداشتن از کمال گرایی: دیگر به خود نگویید که عملکردتان باید عالی باشد. به خاطر داشته باشید که نفس عمل کردن بسیار مهم تر است. یک ضرب المثل می گوید: تخم مرغ امروز بهتر از مرغ فرداست.میتونی از یک روانشناس کمک بگیرید.
 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید