سلام خانم مجرب خیلب ممنونم که جواب پرسش ها رو می دید من حالم خیلی بده پشت کنکوریم سال اولمه موندم اصلا نمبتونم بخونم تمرکز ندادم همش با خودم حرف میزنم خودمو قانع میکنم به چیزای بیخود فکر میکنم، صمیمی ترین دوستم ولم کرد برادرم ازدواج کرد و... این باعث شده یه حس عجیب داشته باشم که نمیتونم درکش کنم ، حس میکنم من مال این دنیا نیستم باید خودمو بکشم مدام فکر خودکشیم ،نظرم نسبت به همه چیز عوض میشه ، هر روز یه تصمیم میگیرم برا زندگیم، نمیدونم هدفم از زندگی چیه یه حسی میگه خودتو بکش خلاص چرا زنده ای ، غروبا حالم بد میشه حس خفگی دارم تا شب انگار قلبم میخاد در بیاد استرس شدید دارم اصلا نمیدونم چرا حس خفگی دارم حس میکنم زندگیم تمام شده یه ادم پوچم که هیچ ارزشی ندارم ، تنها ترین ادم دنیام هیچکس نمیتونه درکم کنه چند بار اقدام کردم به خودکشی نمیدونم چرا هیچی خوشجالم نمیکنه دوست دارم فقط بمیرم دوست دارم برگردم گذشته از اینده بدم میاد از بزرگ شدن نفرت دارم یه روز شاد شادم یه روز غمیگن و افسرده شبا از فکر و خیال خوابم نمیبره انگار یه عالمه فکر تو سرمه تا صبح کابوس میبینم تروخدا کمکم کنید
دوست عزیز من ذهنم یه جدولی داره که وقتی پاسخ میدم به سوالی تکرار که میشه ذهنم اعلام میکنه که پاسخ دادم،،،،من سوال شمارا قبلاً پاسخ دادم،اگر کمکی نتوانستم بکنم مفید نبوده،حتما از مشاوره حضوری کمک بگیرید ،
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید