با سلام و عرض ادب
اینکه شخصی پس از ابتلا به یک بیماری جسمانی یا روانی جدی ( مانند اختلال پنیک) دچار استرس بشود کاملا طبیعی است. به خصوص که در این شرایط پیش می آید که شخص در موقعیت هایی دچار حالت ضعف و افت کارکرد شود و احساس کند بیماری جسمانی یا روحی اش داشتن یک زندگی عادی را برایش غیرممکن کرده. در برخی افراد پس از وقوع چنین تجربه ای شخص دچار نوعی ترس مفرط از تکرار این وقایع و گیر کردن در چرخه افکار منفی می شود. مدام با خودش فکر می کند که اگر در فلان جا این اتفاق بیفتد چه می شود، یا مثلا آبرویم می رود یا مثلا دیگران چه فکری در موردم می کنند.
برای حفظ آرامش خودتان باید تلاش کنید افکار منفی خود را مدیریت کنید و کنترل ذهن خودتان را به دست این افکار ندهید. به خاطر داشته باشید که نود درصد ترس های ما هیچ وقت اتفاق نمی افتند ولی فشاری که این ترس ها هر لحظه و هر روز به ذهن ما وارد می کنند، تأثیری منفی بر رضایت ما از زندگی می گذارد.
شاید این جمله به نظر کلیشه ای برسد ولی من واقعا اعتقاد دارم خدا هر مسئله یا سختی ای را که ما می دهد، صبرش را هم می دهد. شما باید به خودتان یاد دهید که با بیماری خودتان کنار بیایید. افکار منفی خود را به چالش بکشید و از خودتان بپرسید واقعا چند درصد احتمال دارد تمام مواردی که فاجعه انگارانه در ذهنتان می سلزید اتفاق بیفتد؟ چه شواهدی برای آن دارید؟ چه دلایل منطقی ای از ترس های شما حمایت می کنند.
هر چند می دانم که برای این مقابله و کنار آمدن دوران دشوار و پرچالشی را می گذرانید و حفظ انعطاف پذیری در مواجهه با مشکلات زندگی واقعا دشوار است.
چنانچه این امکان را دارید توصیه می کنم از کمک یک مشاور باتجربه استفاده کنید تا کنار شما باشند و مرحله مرحله به شما کمک کنند این دوران سخت را پشت سر بگذارید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید