همسر شما کودکی هست که تایید نشده ...و همچنان در صدده توجه و رضایت خوانواده اش هست .مساله ای که ریشه در گذشته و کودکی اش داره..شما هر کاری هم کنید همسرتان چون تایید نشده از جانب پدرو مادرش خودش را به آب و آتش میزند که فقط ذره ای تایید و محبت دریافت کند..اما نکته ای که از حرفات برداشت کردم اینه که همسرت شدیدا نیاز داره کسی بهش نیازمند باشه.
کاری که مادر و خواهرش میکنند همینه
و همسرتون مثل زورو اونا رو از چنگال ظلم نجات میده.
کاری که شما و خانوادتون کردی عکس نیاز همسرتون هست.مهمونی دادن و هدیه دادن یعنی کسی به ایشون نیاز نداره همه غنی هستند
ولی اینکه اونا حتی یه زنگ هم نمی زنند
حتی یه بار هم دعوتتون نمیکنند، یعنی در فشار هستند، یعنی ناتوان هستند و این حس زورو بودن همسرتون رو تحریک میکنه. حس مرد بودن، قوی بودن.
دقت کردی وقتایی که واسه شوهرت ناز میکنی، وقتایی که بهش تکیه میکنی، وقتایی که مرد بودنش رو تقویت میکنی، زندگی تون شیرین تره؟
ولی وقتایی که میشی مامان، میشی خانم معلم، میشی مدیر مالی، تنش دارین..گارد گرفتن ممنوع.غر زدن و متهم کردن ممنوع.از یک مشاور کمک بگیرید تا بتوانید واکنش های درستی را یاد بگیرید و با همسرتان کم کم روابطی را بسازید که تایید از شما بگیرد و کمتر نگران خوانواده خود باشد..
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید