بخاطر مادرم از ازدواج کردن متنفرمممم

سلام روز بخیر. مادر من دوبار ازدواج کرده.. شوهر اول مادرم عموم بوده .. که عموم فوت کرد.. مامانم اومد با بابام ازدواج کرد فقط برای اینکه بچه هاش گشنه نمونند. بابام هم محبور شد ازدواج کنه و فداکاری کنه که برادرزادهاشو بزرگ کنه... بعد از ازدواج مادرم با بابام.. من و خواهرم بدنیا اومدیم.. مادرم ۴ تا دختر داره.. دوتا از شوهر اول، دوتا از شوهر دوم...من رابطم با خواهرای ناتنی ام خوبه خداروشکر اما مشکل اصلی من مادرمه.. که چرا بدون عشق ازدواج کرد .. چرا عاشق بابام نیست.. چرا هعی گله میکنه.. درصورتیکه بابام فداکاری کرده براش.. خواهر ناتنی ام مطلقه بود و توی ازدواج دومش بدون عشق  ازدواج کرد..مادرم دقیقا همون روشی که برای خودش پیش برد برای دختراش هم پیش برد..شما فرض کنید مادرم دوبار ازدواج کرد، خواهرناتنی اولی ام یبار طلاق گرفت دوباره بدون عشق ازدواج کرد خواهرناتنی دومی هم یبار ازدواج کرد طلاق گرفت... ومن از مادرم دلخورم که با انتخاب های اشتباهش اینقدر بدبختی ایجاد کرده... بهش گفتن آخه چرا دوباره بچه دار شدی و منو خواهر اصلیم رو بدنیا آوردی..  چرا مارو بدبخت کردی..من ۲۵ سالمه از ازدواج متنفرم.. از مادر شدن متنفرمممم....

نمیدونم چکار کنم