2794
خانم دشتی از پاسختون سپاسگزارم.به نکته خوبی اشاره کردید.اصلا مشورت در خانواده ما جایگاهی نداشت و به هیچ وجه در هیچ کاری مشورت نمیشد.اینکه خودمو قبول ندارم نکته کاملا درستیه.من کارشناسی فنی در بهترین دانشگاه خوندم.ولی خانوادم هیچ ارزشی براش قایل نشدن و منم فکرمیکردم کار مهمی نکردم.بعد چندسال که در صنعت کار کردم و خ هم موفق بودم(البته بعدا باورم شد) برای ارشد تغییر رشته دادم و اومدم الهیات.همه شگفت زده میشدن که من چطور اینقدر خوب مثلا عربی میخونم.دکتریش را هم خوندم و نفر اول بودم. ده سال سابقه تدریس دارم و الان هم در پروسه هیات علمی شدن هستم ولی همچنان خودمو قبول ندارم.وقتی هم دیگران توانایی های منو بهم نشون میدن سخته برام باور کنم.خ تجربیات بدی دارم از باور توانایی هام و هر چی به گذشته برمیگردم (به بچگی و در تمام مقاطع زندگی) مقاومت کردم برای قبول توانایی هام.مثلا تو دوره کارشناسی پروژه ای میخواستم انجام بدم میگفتم نمیتونم و همیشه از نتونستن دم میزدم- هرچند در نهایت انجام میدادم- و این در دوره دکتری، برای رساله ام هم رخ داد. همش میگفتم نمیشه و نمیتونم و یک بار استاد راهنمام گفت زشته در این مقطع چنین برخوردی و من مجبور شدم بذارم کنار و بچسبم به کار. همیشه در ابتدای کار و حین انجامش ناامیدم از خودم.(اینو خصوصی میفرستم اگر اشکال نداره)
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

دوست عزیز شما خودتون میدونید مشکل کجاست وقتی علت یک رفتار مشخص بشه خیلی مهمه چون با رفع اون علت رفتار اصلاح میشه گذشته در شما تاثیر منفی داشته ولی با تواناییها وقابلیت هایی که بهش رسیدید میتونید گذشته رو پاک کنید شما کار تدریس کردید پس میتونید به دیگران مشورت بدید . دیگران از شما یاد میگیرن این خیلی مهمه برای هر کاری که فکر میکنید نمیتونید انجام بدید باید با خودتون تکرار کنید که من میتونم . واقعا این کار رو بکنید شاید خنده دار بنظر برسه ولی اینقدر باید این جمله رو تکرار کنید که باور ذهنتون بشه همان طور که این مدت گفتید نمیتونم و باورتون شده که نمیتونید حتی بنویسید وجلو چشمتون باشه رو یخچال جلو اینه در تکه کاغذ بنویسید که من میتونم باید از تغییر باورهاتون شروع کنید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
پرسش ها و پاسخ های مشابه

باتشکرازراهنماییهای شما یک نکته دیگر که حائزاهمیت است اینه که همسرم در اکثردعواها حرف طلاق وجدایی ر

پاسخ دوست عزیز ما تازمانی که حرفهای ایشون رو نشنویم ودلایلشون رو ندونیم نمیتونیم قضاوتی داشته باشیم اگر طلاق وجدایی برای شما وخانوادتون یک تابو هست وهمسرتون هم این حساسیت رو میدونه احتمال اینکه بخواد به عن...

باتشکر ازراهنماییهای مفید شما شما اشاره کرده بودید که باهاش صحبت کنم ولی ما با هم 8 روزهست که صحبت

پاسخ میخوام به موضوعی که میگم خوب دقت کنید ونظرتون رو بگید ایا همسر شما قبل از اینکه متوجه مشکلش بشه (عدم باروری) اخلاقش اینگونه بود یا بعدش تغییر کرد وسوال دوم نظر ایشون در مورد بچه قبل از مطلع شدن مشکلش...