ازچشم افتادن

سلام وقتتون بخیر من نه ساله متاهلم اوایل ازدواجم با وجود سادگی و صادق بودن بیش از حدمن ، خیلی موردآزارواذیت و سواستفاده ی  مادرشوهروخواهرشوهربودم در حدی که مریض شده شده بودم ولی الان احساس میکنم کمی قویتر از قبلم هستم که اونا کمتر جرئت میکنن بهم کاری کنن، ولی اینو میخوام بدونم که الان انگار از چشمم افتادن مخصوصا مادرشوهر،ومن مجبورم حداقل مناسبتهارو باهاشون رفتوآمدکنم،میخوام بدونم چیکارکنم همینطوری با این احساسام باشم یا نه؟آیا راهکاری هست،ب خودم چی بگم که این حس از چشم افتادن همراهم نباشه و حداقلش این باشه که مثل یه غریبه باهاشون در ارتباط باشم؟؟