من به دوستم خیلی وابستم

من یه دوستی دارم خیلی برام کادو میخره و اینا

بعد مامانم خیلی ناراحت میشه 

مثلا میگه توام میخری ک جبران شه دوباره میره یچیز دیگه میخره

آخرین بار رفته بودیم بیرون با مامانامون تو هایپر گف چی میخوای برات بخرم گفتم هیچی دستت درد نکنه بیا بریم بیرون

بعد یهو دیدم رفته یه مدادفانتزی خریده

گفتم دستت درد نکنه ولی خودت استفادش کن

خیلیی ناراحت شد و اینا

بش گفتم من مامانم یکم ناراحت میشه

تو الان واسه خواهر من بطری آب خریدی کافی بود

بعد سر تاکسی مامان من میخواست مال اونارو حساب کنه هرررکاری کرد مامانش قبول نکرد

مامانم خیلییی ناراحت شد گف بش بگو مامانت ۱۰تاکسیو قبول نکرد بعد تو برا من هی کادو میخری

بش گفتم اونم یه چن روز یجوری بود

بعد گف من حس میکنم مامانت میخواد اینطوری کنه ک تورو از منو دور کنه حس میکنم مزاحمتم

خودش میگه دوس دارن از هرچیزی یچیزی برات بخرم ک هرچی میبینی یاد من بیفتی

قصد بدی نداره ولی مامانم میگه خب اون حقوق بگیره منم حقوق بگیرم هی بدم تو کادو بخری مامانشو ندیدی از مهمونای عیدشون چیا میگفت دوس ندارم منت سر من باشه

من چیکار کنم ب دوستمم خیلی وابستم ینی اگه چیزی شه داااغون میشم

ولی مثلا وقتی بیرونیم با گوشی من زنگ میزنه مامانش جواب نمیده و خودش زنگ میزنه