سلام من 23 سالمه و یه پسر 3ساله دارم 7ساله که ازدواج کردم و همسرم اوایل زندگی خیلی باهام خوب بود بعد این که بچه به دنیا اومد کلا اخلاقش عوض شد من در این باره از رفتار همسرم کلی مطلب خوندم گفتم شاید بخاطر بچه اینجوریه ولی نه.
من انقد بهش محبت و اینا کردم گفتم یه موقع فکر نکنه بخاطر بچه سرد شده باشم ولی زندگی ما برعکس شد اصلا بهم توجه نداشت اصلا یک بارم جواب این محبتمو نداد فکر و ذکرش شد بچه همش میگفت بچه گریه نکنه وای بچه ...
خلاصه بعد این ک بچم 1سالش شد متوجه شدم قبل از به دنیا اومدن بچه خیانت میکنه بهم اینو از طرز حرف زدنش با اون خانوم متوجه شدم داخل پیام هاش .باهاش کلی دعوا کردم و حتی خودکشی کردم چون انقدررررر دوسش دارم این بشر رو که اصلا کسی فکرشم نمیکنه مگه میشه یه آدمو انقد دوسش داشت ولی چه فایده اون اصلا حسی بهم نداره .ما حتی از لحاظ مسائل زناشویی هم مشکل داریم. الانم ک بچم 3سالشه همش شاهد دعواهای ما هست پیش مشاور رفتم ولی فایده ای نداشت الانم میخوام پا رو دلم بزارم تا نه خودم داغون تر بشم نه بچم میخوام جدا بشم ولی خانوادم مخالفن و شوهرمم هیچ مخالفتی نداره از خداشه که من ازش جدا بشم. نمیدونم چیکار کنم جدا شم از صفر شروع کنم یا با همین وضعیت زندگی کنم
این وضعیت در درجه اول به فرزندتان آسیب میزنه،بعد خود شما،،بهترین تصمیم رو گرفتید و مطمئن ام قوی هستید،شما سعی و تلاش خودتان را کردید و ایشون نادیده گرفته و توجه نداشته،به شرطی جدا شوید که هرگز به سمتش برنگردید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید