بنظرتون ممکنه بخاطر دوری راه باشه چون بی نهایت عاشق هم هستیم و اصلا اینطور نبود

سلام به اعضای نینی سایت  من ۲۰ سالمه نامردم ۲۲ البته دوست پسرم بود مارو نشون کردن خیلی بهم گیر میده نمیزاره بیرون ارایش کنم حتی اسمش رو میارم دعوام میکنه چادر حتما باید سرم باشه میگه حتما باید سرت کنی وگرنه ... میکنم با پسرای فامیل حرف نباید بزنم مگر اینکه سلام کنم کنارش هستم‌ جرعت ندارم مثلا با پسر داییم شوخی کنم عصبی میشه 

تو گروه خانوادگی نمیزاره باشم اینستامم اغلب اوقات چک میکنه از گوشی خودش حتی پسر عمم نباید فالوم داشته باشه میگه انفالو یا مسدود 

بیرون نمیزاره برم البته راهمون دوره و الان سربازی هست ولی خب آدمی نیست که بگه میخای بری با مامان بابات بیرون عکس‌ بده ببینم چجوری رفتی اومدی اینجوری نیست با گوشی بردن به بیرونم مخالفت میکنه 

مثلا یکبار من و نامزدم تو ماشین بودیم پسر دایم همسن منه اومد جلو نشست تو ماشین با نامزدم حرف بزنه آخر سر بابابزرگم اومد صدامون زد ک بیایم خونه پسر دایم رفت بعد گفت شمام بیاید من گفتم باشه تو برو منم میام نامزدم عصبی شد گفت مگه اختیار تو دست اونه گفتم نه گفت قسم بخور منظوری نداشتی بعد بهم گفت وقتی پسردایت اومد چرا نرفتی خونه 

حالا چیکار کنم خوبه بنظرتون این حساسیت یا بدترمیشه برام راهنمای کنید ممنون؟

لطفا کمک کنید حالم بده گریه میکنم