سلام وقت بخیر.پدرشوهرم بعداز ۲۳ سال زندگی مشترک به مادرشوهرم شکاک شده الکی.پدرشوهرم میگه عالم و ادم ادمای بدی هستن فقط و فقط خودش ادم خوبس. گوشی همراه مادرشوهرمو گرفته؛تلفن خونه رو جمع کرده؛ نمیزاره کسی بره خونشون؛مادرشوهرمو میگیره زیر مشت و لگد (۲تا دندونشو زده شکسته)و ..زندگی براش زهرشده.
همسایهاشونم شاهدن.پیش همممه هم میگه زنه من خرابه با پسرای محل دوسته و..😢 مادرشوهرم یه خانم ابروداریه.بهش میگیم طلاق بگیر میگه جایی ندارم برم بمونم پس اندازم نداره.
پدرشوهرم پیش روانشناس و روان پزشک نمیره
جون مادرشوهرم تو خطره تواون خونه یک ماهه ازش هیچ خبری نداریم چون نه موبایل داره نه تلفن خونه بهش زنگ بزنیم.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید