2794

جدای مامان و بابام

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 61 بازدید

من مامان و بابام جدا شدن توی کلاس 4که بودم  و با مامانم زندگی میکنم ..بابام یک ساله ازدواج کرده به مامانم چیزی نگفتم ولی فکر میکنم میدونه اون خانم بدی نیست ولی خیلی کار های منو به بابام گذارش میده من خیلی اذیت میشم با بابام هم که حرف میزنم فقط از خونواده مامانم بد حرف میزنه و میگه اون زنه که دوست نداشت بیاد توی زندگیم که و ...

بعد قبلش با اون زنه اشنام کرده بود میگفت دوست زن عموم هست و فلا ...  بهم کادو داد ولی من میدونستم خبری هست تا اومدم خونه شکوندمش و بعد انداختنش بعد چند وقت دیدم حلقه مشترک دارن حالم خیلی بد بود به کسی هم نمی تونستم بگم 

جدید خیلی حالم بد میشه که مامان و بابام جدا شدن و مقصر و خودم میدونم  و اینکه الان 4سال میگذره ولی جدیدن خیلی بد تر میشه حالم و اینکه مجبورم همیشه الکی بگم مامان و بابام باهم مسافرت رفتیم پیش همیم و زندگی شادی داریم جشن فارغ و تحصیلیم بابام نیومد ابروم رفت و گفتم هیچ ارزشی نداشتم برای بابام

خونواده بابام هم همیشه میگن تقصیر تو شده که جدا شدن  

اطلاعات تکمیلی

سن 13 جنسیت زن شغل دانش آموز وضعیت تاهل مجرد
! سوال در انتظار پاسخ است .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید