2794

ادامه زندگی یاجدایی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 141 بازدید

سلام دکتر خسته نباشید من درحالی اینو‌براتون‌تایپ میکنم‌ک‌خیلی خستم اززندگی‌و‌حال خوبی ندارم من درسن16سالگی ب اجبار پدرم‌و مادرشوهرم‌ازدودج‌کردم همسر خوبی‌دارم ک‌همه‌جوره برای من همه چیزو فراهم‌میکنه و هیچ چیز بدی ازش‌ندیدم‌جز‌خانوادش ک‌ب شدت بدن و اصلا من اخلاقیاتم باهاشون سازگارنیست شوهرم‌عصبیه و همش ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اززندگی  ناامید همش آرزوی مرگ میکنه دادمیزنه موقع زانندگی تند خو میشه و بددهنی میکنه اما بامن خوبه درکل شیش ماهه ک ب اصرار اطرافیان بچه دار شدم ک شاید من خوب بشم و دلبند زندگی بشم‌اما من بدترشدم من همسرمو دوس دارم اما بخاطر محبتایی ک بهم کرده بخاطر خودم‌ن بخاطر خودش من هیچوقت نمیتونم‌قبولش کنم چون اون ثمره ی اجبار بوده ن احساس من  دکترازوقتی بچه دارشدم خیلی بدترشدم باهاش اخلاقم تند خوشدم‌همش باهاش سرناسازگاری برمیدارم ک صداشو دربیارم و ب بقیع بگم‌ک‌اونم مشکل داره امااخرش همه میگن تقصیر خودت بود این احساسات ازمن‌بیرون نمیره الان 23سالمه و ی‌جوون افسردم ک‌هیچ امیدی ندارع و ب زور بچم‌ادامه میدم چیکار کنم  دکتر بایه بچه‌نمیتونم جدابشم درحالی ک پدرو مادرم جداشدن و پدرم ازدواج‌کرده و مادرم پیش مادربزرگم زندگی‌میکنه این زندگی‌هم‌ادامه دادنش فقط زجردادن احساسات خودمه ممنون میشم پاسخی خوب بهم بدید

اطلاعات تکمیلی

سن 23 جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
! سوال در انتظار پاسخ است .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
پرسش ها و پاسخ های مشابه

ادامه زندگی یاجدایی؟

پاسخ دوست گرامی یکی از عوامل نارضایتی شما در رابطه‌ی زناشویی اینست که اصرار دارید نقش مادرانه ایفا کنید و همسرتان را به عنوان یک بزرگسال به جا نمی‌آورید (به طور مثال اگر ایشان مشکلات درسی دارند و در دانشگا...