جدا کردن جوان از همخونه ناشایست

سلام پسر من دانشجوی سال اخر کارشناسی پرستاری دردانشگاه شهید بهشتی تهران هست تا قبل از کرونا توی خوابگاه بود بایه دختری اشنا شد که رابطش بهم خورد وباعث شد مخفیانه سیگار بکشه من متوجه شدم بعد از چند ماه باهاش صحبت کردم پدرش تنهایی باهاش صحبت کرد گفت که انجام نمیده درضمن پسر خیلی باهوشی هست ومدرسه تیزهوشان درس خوند کرونا باعث شد خوابگاه تعطیل بشه وپسرمن چون تهران علاوه بر درس سرکار هم میرفت وساعت تعطیلی کارش دیر بود بایکی از هم دانشگاهیان اپارتمان اجاره کردند اما بعد از به مدتی همخونه اش با دوست دختر قبلی پسرم وارد رابطه شد پسر من توی محل کارش بایه پسری که دوسال از خودش کوچکتر بود رفیق شده بود همکارش به پسر من پیشنهاد داده بود بره منزل ایشون یه دوهفته ای شبها برای خواب منزل همکارش بودبه تشخیص همسرم واینکه مادر همکارش گفت پسرم میتونه اونجا بمونه پسرمن وسایلش رو برد منزل همکازش وهرچه پدرش ومن اصرار کردیم که اجاره نامه بنویسن پسرم قبولج نکرد من با مادر همکارش تماس گرفتم به نظر ادم روشن فکری میومد اون زمان چاره ای نداشتیم پسرم رفت بعد از گذشت یه مدت پسرم گفت میخوام تولد دوستانه بگیرم من هم که دنبال فرصت بودم رفتم اونجا برای اولین بار با اون خانواده اشنا شدم تولد پارتی با کلی مخلفات بود اونجا متوجه شدم که بی نهایت با ما تفاوت فرهنگی دارن بی حجاب اهل مشروب سیگار پدر خانواده سالها جدا زندگی میکنه همبستر شدن فرزندش با دختران عادی وتجربه به حساب میومد اونجا متوجه شدم پسرم هنوز سیگار میکشه سیگار رو ازدستش گرفتم و گفتم وسایلت رو جمع کن برمیگردیم خونه مادر و پسران اون خانواده من وشستوشوی مغزی دادن که بمونه پسرم اونجا الان مدت یک سال هست که پسرم با اونا زندگی میکنه چند باری گفتم برگرد خونه گفت برمیگردم ولی یه ادم افسرده میشم گفتم همه وسایل رو میفروشم ومیام تهران اجاره میکنم که بیاد خونه شرایط اقتصادی اجازه نمیده رفت وامد پسرم کمتر وکمتر شده فقط تماس تلفنی شاید سه چهار ماه یکبار نیم ساعت بیاد که هربار بکی از افراد اون خانواده باهاش میاد نمیدونم چه جوری از اونا دورش کنم میدونه که ما به هیچ عنوان اون فرهنگ رو قبول نداریم وهمیشه میگه من اونجوری نیستم سیگار نمیکشم بهم اعتماد کن ولی نگرانم ومیدونم باید از اونا دور بشه اما نمیدونم چه طوری اینکار رو بکنم