همسر برون گرا

باسلام و احترام.   ۶سال است ازدواج کرده ام. ۱فرزند ۳ساله داریم. شوهرم مرد خوبیست ولی تنها مشکلی که مرا آزار میدهد اینه که همش حس میکنم شوهرم از من و خانواده من راضی نیست،البته این حس من از رفتارها و گفته های خودش نشات گرفته. شوهرم بسیار مرد برون گرایی است ولی من و خانواده ام( فقط ۱برادر دارم) انسانهای ساکت و ارومی هستیم. همسرم مدام به من گله میکنه که میام خونتون حوصلم سرمیره چقدر نگاه درودیوار کنم و از این قبیل حرفها. و جدیدا بیشتر اوقات نمیاد و منو میرسونه برمیگرده خونه و خیلی خیلی به من گله میکنه وقتی تنها میره خونه، با اینکه خودش ازم میخواد که تنها برم،و منم بخاطر اینکه تنهاش نزارم زیاد نمیرم اونجا. و همش میگه دوست ندارم پسرم روحیاتش مثل شما بشه. البته من خیلی تلاش میکنم که شاد و سرحال باشم و به همسرم انرژی بدم ولی دیگه واقعا خستم، با هر گله ای که میکنه بغضم میگیره و تو تنهایی مدام گریه میکنم. نارضایتی همسرم از این قضیه خیلی ازارم میده. البته همیشه میگه زندگیمونو دوسدارم ولی شکایتاش خستم کرده. بهش گفتم که این حرفات ناراحتم میکنه ولی میگه پس حرفامو به کی بگم. اینم بگم که بخاطر کار شوهرم اومدیم یه شهردیگه و کسیو اینجا نداریم و شوهرم از همه دوستان و فامیلش دور شده و فقط مامانم اینا نزدیکمون هستن که روحیات ساکت و درونگرای اونا اصلا با شوهرم سازگار نیست. مدتیه به جدایی فکر میکنم،احساس عذاب وجدان میکنم از این ناراحتی شوهرم که حس میکنم کاری ازم ساخته نیست دیگه، دوستدارم اون ادم شاد سابق باشه،حس میکنم با ما افسردس.حال روحیم اصلا خوب نیست دیگه منم همش بیحال و مثل ادما افسرده شدم دیگه از این ناراحتی. لطفا راهنماییم کنید نمیدونم واقعا کار درست چیه دیگه. 

سپاس