قطع ارتباط باخانوادم

سلام من حدود پنج سالی هست ازدواج کردم وهمسرم سه سال بزرگترازمن هست .دردوره عقد بحث ودعوا زیاد داشتیم سرمهمونای عروسی و..دراخرین دعواهم ایشان به مادرم فحش داد وبعد عذرخواهی کرد وعروسی کردیم .درمدت زندگی هم دعوا میکردیم به خانوادم توهین میکرد علی الخصوص مادرم ومیگفت دخالت میکرده وسر هردعوا تمام اتفاقات ازروز اول رو بازگو میکرد ومن گریه شدید میکردم وتموم میشد تااینکه من دچار استرسای شدید شدم که به پیشنهاد ایشون به روانپزشک رفتم وبعد یکسال خوب شدم مشکلم استرس ووسواس فکری بود.بچه دارشدیم وبعد بچه دارشدن که به منزل پدرم رفتم ایشون اینبار ازباجناق ناراحت بودن وناراحتیخاشونو به مادرم میگفتن باحالت عصبانیت و  فحشای بد میده به مادرم 

من باید چکارکنم خیلی عصبیه.بهم سیلی میزنه تودعوا .یا کتابو پرت میکنه.مشاور هم نمیاد.اجازه رفتن ب خانه پدرم روبی بچه میده میگه بچه نباید وارد دعوای مابشه .من هم نمیتونم بدون نوزادم برم الان دوماهه خونه پدرم نرفتم .من باید چکارکنم بااین شوهر عصبی وفحاش.وقطع کردن رابطش .