2794
logo

کلیـنـیـک
از ما بپرسید

کلینیک

از ما بپرسید
از ما بپرسید

کلینیک

  1.  کلینیک
  2.  پرسش ها
  3.  روانشناسی
  4.  بی مسئولیتی همسر در روابط عاطفی

بی مسئولیتی همسر در روابط عاطفی

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 203 بازدید

سلام من ۲۲ سالمه و حدود یکساله که ازدواج کردم (قبل از ازدواج هم یکسال عقد و سه سال دوست بودیم)

مشکل من با شوهرم اینه که ازدواج رو محدودیت میبینه و نمیخواد یکسری مسئولیت های رابطه عاطفی رو بپذیره.مطلقا رفیق باز نیست اما خیلی سرش به کارش گرمه و وضع مالی متوسط رو به بالایی هم داریم و همه بار مالی خانواده روی دوش همسرمه و البته که خودش هم اینطوری میخواست.

مشکل دیگم اینه که هرشب باید بره خونه پدرش و این مساله یجورایی توی خونوادشون مرسومه حتی خونواده پدربزرگش.یعنی پسرها و دخترها تقریبا هرشب میان خونه پدرشون و همسرانشون هم میرن خونه پدر مادر خودشون و گاهی هر کدوم میرن خونه خانواده همسرشون.اما این مساله منو اذیت میکنه.من توی خونواده ای بزرگ شدم که زن و شوهر اکثر مواقع کنارهم بودن،بدون هم سفر نمیرن،بدون هم خونه خونواده خودشون هم نمیرن،بدون هم جایی غذا نمیخورن...

البته خودم معتقدم روش هردو خانواده اشتباهه یجورایی افراط و تفریطه.

من چیزی که میخوام اینه که همسرم بار مسئولیت عاطفی رو بپذیره و قبول کنه که زندگی متاهلی با مجردی فرق داره و یجورایی چهارچوب داشته باشه برای زندگیش.مخالف گاهی تنها تفریح کردن نیستم اما اینکه خودش هرشب بره پیش خونواده خودش و به من هم بگه یا با من بیا یا برو خونه پدرت یا خونه بمون (به زبون نمیاره اما عملا فقط این سه تا انتخاب رو دارم) و خودش رو از من جدا میدونه اذیتم میکنه.البته باید بگم همسرم کلا وابسته نیست یعنی نه وابسته منه نه خونوادش و همین که میخواد آزاد باشه باعث این مسائل شده.در واقع توی همه انتخاب هاش همیشه "خودش" رو میبینه و نمیخواد در قید و بند هیچ چیز باشه و بنظرش ازدواج و حتی بچه دار شدن محدودیت میاره.و اصلا دلم نمیخواد با این وضع بچه دار بشیم و تنها مشکلی هم که با شوهرم دارم همینه.

نمیدونم چجوری باید این خواسته هامو براش توضیح بدم جوری که مثل دفعات قبل نگه غر میزنی یا اینکه احساس محدودیت کنه و اون دوساعتی هم که ازش میخوام باهم باشیم دلش جای دیگه باشه

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۲ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
  • روابط عاطفی
    • پاسخ مشاور

    مشاور خانواده

    درود بر شما

    اینطور که از یادداشت‌تون متوجه شدم، همسر شما مسئولیت‌های اقتصادی و مالی خانواده رو بر عهده گرفته‌ن و برای تامین رفاه خانواده خیلی تلاش می‌کنن و موفق هم عمل کرده‌ن. اما درباره‌ی شیوه‌ی معاشرت‌های خانوادگی شما نه روتین خانواده‌ی همسرتون رو می‌پسندین، نه روتین خانواده‌ی خودتون رو و مایلید خودتون و همسرتون به عنوان یک خانواده، چارچوب و روتین خودتون رو داشته باشید. که انتظار بجایی هست اما درباره‌ی شیوه‌ی بیان این مساله برای همسرتون نفرمودید که تا به حال چطور عمل کردید.

    اما در ادامه اشاره کردید که همسرتون ازدواج رو محدودیت می‌دونن و نمیخوان در قید و بند چیزی باشن. در حالی که ایشون بار مسائل مالی خانواده رو کاملا پذیرفته‌ن و از این نظر خیلی مسئولانه عمل کرده‌ن. ضمن اینکه بله ازدواج یعنی پذیرش طیف وسیعی از محدودیت‌ها و مسئولیت‌ها.

    در نظر داشته باشید که زندگی دو نفر از خانواده‌ها‌ی متفاوت  با فرهنگ‌های متفاوت می‌تونه خصوصا در سال‌های ابتدایی ازدواج، با چالش‌های زیادی همراه باشه. که سبک معاشرت فقط یکی از اونهاست. با توجه به اینکه شما و همسرتون مساله‌ی دیگری با هم ندارید، همین یک مورد رو هم می‌تونید با گفتگوی دوستانه به توافق برسید. پیشنهاد می‌کنم در زمانی مناسب که شما و همسرتون خسته نباشید، در فضایی مناسب، در کمال احترام و آرامش با هم در این خصوص صحبت کنید. سعی کنید از فرد خاصی اسم نبرید و تمرکزتون بر احساسات و خواسته‌های خودتون باشه. سعی کنید از همسرتون ایراد نگیرید و درک کنید که این روتین برای ایشون به این شکل جا افتاده و تغییرش می‌تونه زمانبر باشه. به همسرتون توضیح بدید که نیاز دارید زمان بیشتری رو با ایشون بگذرونید و مایلید بیشتر کنار هم باشید. سعی کنید فضایی دلچسب و تفریحاتی رو در منزل یا بیرون ترتیب بدید تا همسرتون هم موندن در منزل یا بیرون رفتن با شما رو دلچسب ببینن. با هم صحبت کنید. سعی کنید از ایرادگیری بپذیرید و بیشتر به احساسات و خواسته‌هاتون بپردازید. صحبت‌های ایشون رو هم گوش بدید تا درباره‌ی معاشرت‌های خانوادگی و زمان تفریح و با هم بودن‌تون به توافقی برسید که هر دو راضی باشید.

    به خدای بزرگ می‌سپارم‌تون

    تجربه شما

    اولین نفری باشید که نظر میدهید