احساس میکنم خیلی محدود شدم و خانواده ی همسرمم بداخلاقن باهام .. اصلا مهربون و مودب نیستن و فقط عیب میذارن روم .. ترش رو و سرد و بدبینن .. محدودیت هام از سمت همسرم اینه که
مثلا سمت موسیقی اینا دیگه نمی تونم برم (قبلا سه تا ر و و پیانو می زدم)
بعد حتی جلوی بابام و داداشمم باید لباس هام پوشیده باشه (قشقرق و قهر راه می ندازه باهام)
خونه دختر خاله هام نمی تونم شب بمونم ..
نمی تونم کلیپ بگیرم واسه آموزش دادن هنر هام(میگه خودت توی کلیپ ها نباید معلوم باشی ، دست هام باید دستکش داشته باشه و صدامم با نرم افزار تغییر بدم .. پس دیگه چی میمونه ؟ مثلا دوست داشتم بیزینسم آموزش آرایشگری و فوتوشاپ و بلاگری و اینا باشه .. دوره های دیجیتال مارکتینکم رفتم...
اصلا هنر هام به چشم همسرم نمیاد .. (ازونام که همه چی بلدم و همه کار هم میکنم ولی فقط عیب روم میزارن )
خوشگذرونی زیاد هم غدغنه .. چه زیاد خوردن باشه چه زیاد تفریح کردن یا حتی زیاد خوابیدن .. استثنام نداره.. میگه آدم تو همه چی باید متعادل باشه و زیادش خوب نیست ..
از سفر های خارج از کشور هم بدش میاد و از همون اول بهم گفته که سفر خارجی نمیریم ..
دیگه فعلا اینا رو یادم میادو ازیناش ناراحتم ..
هرچند خانوادشم خیلی روم عیب میزارن و بداخلاقن .. اصلا مثل ماها نیستن .. دیروز مادرش میگفت آبروشونو بردم دقیقا تا همین حد
چیکار کنم
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید