2794
سلام برهمگی.من همیشه مطالب این سایتو میخوندم و استفاده میکردم ولی بعد۱سال تازه بذهنم رسید عضو بشم.امیدوارم کمکم کنید داستان رو خلاصه میکنم.مادرشوهری بشدت وابسته به شوهرم دارم.بااینکه۶ساله پسرش یه شهر دیگس ولی همیشه باید باهاش حرف میزده.و از وقتی که ازدواج‌ کردیم بیشتر قربون‌صدقش میره.و همون اول ازدواج بمن گفت که پسرم‌برای من پدر،پسر و شوهر هست(بااینکه شوهر ایشون سالم بالاسرشون هستن)رابطش با شوهرش خوب نیس.ولی وقتی من به پدرشوهرم محبت میکنم شروع میکنه به قربون صدقه شوهرش رفتن. خلاصه رفتار ایشون در این ۱/۵سال زندگی مثل این بوده من هوو ایشونم و حسادت شدید به عشق پسرشون‌بمن دارن.من همه راه هارو امتحان کردم.از گذشت کردن و محبت کردن گرفته تا دعوا و رک بودن و حتی محترمانه و صادقانه حرف زدن.ولی ببخشید ایشون کاملا بچه ،حسود،غیرقابل اعتمادن و بسیار ظاهرساز و خوش زبون هستن. مشکلات بسیار زیادی داشتیم ک الان‌خیلی کمتر شده.ولی دلم‌میخواد کاری کنم ایشون حد خودشون رو بدونن تا چندسال دیگه بتونیم برگردیم شهرمون(همشهری هستیم)و بچه دار بشیم انشاالله.ولی تا وقتی ایشون آتیش بیار زندگیمونن نمیتونم.درهمین حد بگم ک خانوادم فقط ۳روز در سال تونستن بیان پیشمون و مادرشوهرم همون ۳روز هرروز صبح به شوهرم که صبح ها سر کاره زنگ میزده و زیرآب خانوادمو میزده و نق میزده.هنوز پیامکایی که زده رو دارم.به دروغ و تهمت بد خانوادمو به شوهرم میگفته.هرچند شوهرم کاملا طرف من بود اینجا.ولی مادرشوهرم برای همیشه از چشمم افتاده و از سیاستاش و ظاهرسازیاش رنج میبرم.و اینکه خودشو جلوی شوهرم خوب نشون میده.دست روی تمام نقطه ضعفام‌ میذاره،روزا هزارتا پیام تو تلگرام به شوهرم میزنه و هرروز بهش پیام میده که رسیدی سرکار؟و هرروز باید بهش زنگ بزنه و از زندگیمون و کارامون خبر داشته باشه.هرکاز بکنم کلی توقع ازم داره و گله منو به همسرم میکنه.تازه الان‌خیلی کمتر شده بعد کلی تلاش های من.دارم به جایی میرسم‌آرزوی مرگشو کنم.دلم میخواد بریم شهرمون و بچه دار بشیم.تنهایی و غربت و فکر کارهای اون داره مریضم میکنه و انگیزه زندگیمو کم میکنه.اگه مادرشوهرم نبود من هیچ مشکلی تو زندگیم نداشتم.ببخشید زیاد شد.یک سال درددلای شمارو خوندم ممنون میشم درددل منم کسی بخونه.
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز اگر میخواهید با کاربران در ارتباط باشید در قسمت تبادل نظر سوالتون رو مطرح کنید قسمت پرسش وپاسخ مربوط به کارشناسان هست وسوالات کاربران رو کارشناسان پاسخ میدهند شاید مهمترین مشکل شما این باشه که به مادرشوهرتون به چشم مشکل نگاه میکنید ایشون که در حال حاضر در شهر شما زندگی نمیکنن وبه پسرشون دسترسی ندارند خب طبیعی هست که از طریق پیام باهاشون در ارتباط باشند گویا همسر شما تک فرزند هستند وهمانطور هم که اشاره کردید به گفته خودشون تمام خلاء عاطفیشون رو با پسرشون پر کردند . خب چه انتظاری دارید که بخوان رابطشون رو محدود کنن . بنظر ایشون با اومدن شما ترسیدن جایگاهشون رو از دست بدند و از انجایی که همه چیز رو در همسر شما خلاصه کرده ازدست دادن همسر شما به معنای از دست دادن خیلی چیزها هست شما با رفتارتون بهشون ثابت کنید که قرار نیست پسرشون رو ازدست بدند و در واقع یک دختر هم به فرزندانشون اضافه شده . به سن خودتون وهمسرتون اشاره نکردید و درباره همسرتون هم توضیح ندادید که چه واکنشی به محبتهای مادرشون دارند وایا ایشون هم مثل مادرشون وابسته هستند یا خیر ؟ ایشون هم باید حتما هر روز با مادرشون حرف بزنن؟ ایا مسائل خصوصیتون رو به مادرشون عنوان میکنند؟ ولی بهتره هیچ وقت شکوه وشکایت ایشون رو نکنید وهمسرتون رو در شرایطی قرار ندید که بین شما یکی رو انتخاب کنه با همسرتون صحبت کنید بگید از اینکه مادر هر روز تماس میگیره وحالت رو میپرسه ناراحت نمیشم حق داره جویای احوالت بشه ولی دوس ندارم از مسائل زندگیمون چیزی بدونن. چون حساس هستند وسوتفاهم پیش میاد مثلا دلیلی نداره بدونن چه کسی منزل شما اومده یا مسائل دیگه. شما مدت کمی هست که ازدواج کردید پیشنهاد میکنم حساسیت نشون ندید ودر ضمن سعی نکنید این رابطه رو محدود کنید فقط سعی کنید رابطه عاطفیتون با همسرتون هر روز قوی تر باشه ومحبتتون رو به اطرافیان بدون هیچ چشم داشتی عرضه کنید موفق باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
پرسش ها و پاسخ های مشابه

رسید بخشش مهریه به زور و اجبار

پاسخ سلام دوست عزیز نیاز به بررسی مدارک و مستندات هست جهت مشاوره با این شماره تماس حاصل فرمایید09125392608

باسلام وعرض ادب واحترام نینی من 8ماهشه وزن تولدش3500 بودودر3ماهگی به7800 رسید اما از اون به بعد رشد

پاسخ سلام به این لینک مراجعه کنید و مطالعه کنید: http://clinic.ninisite.com/Pages/News-288.aspx اگر از تمامی روشهایی که رو در این مقاله گفتم استفاده کنید وزنگیری اصلاح میشه. اگر نشد، به متخصص مراجعه کتید...

سلام خسته نباشید. من. Pco هستم. تا حالا دوبار hmg و hcg تزریق کردم و فولیکولم به 18 رسید ولی باردار

پاسخ سلام بله شانس بارداری وجود دارد احتمال تحریک بیش از حد وجود دارد به دکترتون اعتماد کنید