
5 قلوهای اراکی و روزگار سخت پدر و مادر
نی نی سایت: حالا آنها دو ماهه هستند ، 5 نوزاد دو ماهه که شیر خشک و پوشک و دارو و کلی نیاز دیگر دارند. اما خبر این است که پدر و مادر این نوزادان پنج قلو روزگار سختی را پشت سر می گذارند. صاحبِ خانهای که این خانواده در آنجا زندگی میکردند بهخاطر به دنیا آمدن 5قلوها آنها را جواب و صاحب کار پدرشان هم او را از کار بیکار کرده است. حالا زن و شوهر جوان ماندهاند و هزینههای سرسام آور، پوشک و شیرخشک و کرایه خانه. 5قلوها 3پسر به نامهای آرمین، آرتین و آرین و 2دختر به نامهای یاسمن و یاسمین هستند. این زن و شوهر دختر 4/5سالهای به نام نازنین زهرا هم دارند که با تولد 5قلوها جمعیت خانوادهشان یکباره از 3نفر به 8نفر افزایش پیدا کرده است.
حمید دلیخون، پدر28ساله 5قلوها که پیش از این کارگر یک نانوایی بود در اینباره به همشهری میگوید: «من شبکار و در کار نان فانتزی بودم. باید ساعت 10شب سرکار میرفتم و 10صبح برمیگشتم، اما وقتی بچهها به دنیا آمدند نمیتوانستم همسرم و بچهها را تنها بگذارم. هیچکس هم نبود که به همسرم کمک کند و او داشت دچار افسردگی میشد. چند مرتبه که مرخصی گرفتم صاحب کارم جوابم کرد و با 6بچه بیکار شدم.»
شیر خشک گران و 5 قلوهای گرسنه
بیکاری تنها مشکل پدر 5قلوها نیست. «یک روز در میان باید یک قوطی شیر خشک بخرم اما در این وضعیت بیکاری و بدهیهایی که دارم نمیتوانم این کار را بکنم. همین چند روز قبل چون شیر خشک نداشتیم خانمم قندآب درست کرد و به بچهها داد. صاحبخانهمان هم بعد از به دنیا آمدن بچهها گفت باید از اینجا بروید. او حق داشت. وقتی به آن خانه رفتیم 3نفر بودیم و حالا 8نفر شده بودیم. به همین دلیل مجبور شدیم به خانه دیگری برویم که کرایه کمتری بدهیم. خدا را شکر که صاحبخانه جدیدمان مرد خوبی است و میگوید بچههایم برایش خوش قدم بودهاند.تا حالا چند نفر خیر تعدادی پوشک به ما دادهاند. برای لباس بچهها هم فامیل و آشناها لباسهای کهنه بچه هایشان را میآورند. لباسها را تمیز و تن بچهها میکنیم. اگر برای من کاری پیدا شود که بتوانم روزها سرکار بروم همه این مشکلات برطرف میشود. برای من و خانوادهام دعا کنید. دوست ندارم شرمنده زن و بچه هایم شوم.»عکس تزئینی است.