
تفاوت مادر ایدهآل با مادر واقعی
قراره چی بدونیم:
- تعریف مادر ایدهآل و مادر واقعی
- مادر ایدهآل بهتره یا مادر واقعی؟
- تغییر دیدگاه دربارهی مادر کامل
- چرا باید از تصویر مادر ایدهآل فاصله بگیریم؟
مادر ایدهآل یا مادر واقعی
در دنیای امروزی، تصویر مادرانهای که رسانهها، فرهنگ و حتی علم گاهی ازش حرف میزنن، با واقعیت زندگی زنان تفاوت زیادی داره. سوالی که ذهن زنان رو به خود مشغول کرده این هست که آیا میشه همان مادر ایدهآل بود که همیشه در ذهن جامعه جا افتاده؟ یا اصلاً چنین مدلی واقعی هست؟ در این مقاله، به بررسی تفاوت مادر ایدهآل با مادر واقعی از منظر علمی، فرهنگی و روانی میپردازیم.
مادر ایدهآل کیست؟
از نظر فرهنگی، مادر ایدهآل یعنی زنی که همیشه در دسترس فرزندان خودش قرار داره، هیچوقت خسته نمیشه، شغلش رو طوری تنظیم میکنه که به فرزند لطمه نزنه، همزمان آشپزی میکنه، با فرزندش بازی میکنه و ظاهر مرتب و سلامت روانی کامل داره.
اما واقعیت چیه؟ علم نشون میده این تصویر بیشتر یک فانتزی فرهنگیست تا واقعیت. مطالعهای در سال ۲۰۱۶ توسط دانشگاه ایالتی فلوریدا نشان داده که تصویر ذهنی مادر کامل، نهتنها قابل دسترس نیست، بلکه منجر به افزایش اضطراب و افسردگی پس از زایمان هم میشه.
مادر واقعی چه ویژگی هایی داره؟
مادر واقعی کسیست که تلاش میکنه بین نقشهای خودش (مادر، همسر، کارمند، دوست، دختر، فرد مستقل) تعادل نسبی برقرار کنه، نه اینکه همه رو بینقص انجام بده.
این مادر ممکنه گاهی نتونه غذای سالم درست کنه، یا به خاطر جلسه کاری تولد فرزندش رو دیرتر تبریک بگه. ولی هیچ کدام از این موارد نشانهی کمکاری نیست بلکه نشاندهندهی زندگی واقعی با محدودیتها و اولویتگذاریهای واقعگرایانهست.
بنابراین مادری قرار نیست بینقص باشه، قراره "کافی" باشه. مفهومی که روانشناس معروف، دونالد وینیکات به نام "مادر به اندازه کافی خوب" مطرح کرد.
نقش فرهنگ در ساختن مفهوم مادر ایدهآل
فرهنگ غربی و حتی بسیاری از جوامع شرقی، مخصوصاً بعد از دههی ۱۹۵۰، تصویری از زن ساختن که وظیفهی اصلی او مراقبت و پرورش فرزندان هست. بهخصوص در آمریکا، بعد از جنگ جهانی دوم، مادران رو تشویق کردن که به خانه برگردن و نقش سنتی زن خانهدار رو بپذیرن.
در سالهای اخیر، این تصویر با چالشهای جدیدی روبرو شده، حالا مادران:
- در حال گرفتن مدارک دانشگاهی هستن.
- مدیریت شرکتها رو برعهده دارن.
- کمپینهای اجتماعی راه میاندازن.
- و در عین حال، فرزندان خودشون رو بزرگ میکنن.
با این اوصاف، تعریف قدیمی مادر ایدهآل دیگر نه عملیـه و نه مفید.
مادر واقعی می تونه الگوی بهتری باشه
برخلاف تصور عمومی، فرزندان برای رشد سالم روانی، نیاز به یک مادر «کامل» ندارن، بلکه نیاز به مادری دارن که واقعی باشه، اشتباه کنه، ولی در دسترس و همدل باشه.
اصطلاحی به نام «mother good enough» (مادر به اندازه کافی خوب) که اولین بار توسط دکتر Donald Winnicott مطرح شد، بر این باور تأکید داره که نیازی نیست مادر همیشه در حال ارضای تمام نیازهای کودک باشه. درواقع، شکستهای کوچک مادر در برآوردن نیاز کودک، به او کمک میکنه تابآوری، استقلال و انعطافپذیری رو یاد بگیره.
مادر ایدهآل در برابر کارمند ایدهآل
سوالی که بارها از زنان شاغل پرسیده میشه این هست که: «میتونی هم یک مادر خوب باشی هم یک کارمند عالی؟»
اینجا تقابل دو حالت شکل میگیره:
- کارمند ایدهآل کسی است که همیشه در دسترسه، اضافهکاری داره و کار و شغل خودش رو در اولویت قرار میده.
- مادر ایدهآل کسی است که ۲۴ ساعته در خدمت فرزندان خودشه، اغلب خانه هست و زندگیاش وقف فرزندان میشه.
حالا سوال اینجاست: چطوری ممکنه یک زن، همزمان دو مدل «ایدهآل» متناقض رو زندگی کنه؟ پاسخ روشنه نمیتونه و نباید هم بخواد. چون این استانداردها نه فقط غیرواقعی هستن، بلکه برای سلامت روان و کیفیت زندگی مادر هم آسیبزننده هستن.
دیدگاه اشتباه دربارهی مادر کامل
به جای اینکه بپرسیم:
«چطور میتونم مادر ایدهآل باشم؟»
بهتره بپرسیم:
«با توجه به شرایط، امکانات و اولویتهای خودم، چطور میتونم بهترین نسخهی خودم به عنوان مادر باشم؟»
به جای دنبال کردن کلیشهها، باید دنبال تعریفهای شخصی و متناسب با واقعیت زندگی خودمون باشیم. از خودمون بپرسیم:
- چه چیزهایی برای منِ مادر در اولویت هستن؟
- چطور میتونم زمان، انرژی و حمایت کافی برای خانواده و خودم فراهم کنم؟
- از چه انتظارات غیرواقعی باید دل بکنم؟
چرا باید از تصویر مادر ایدهآل فاصله بگیریم؟
مادر ایدهآل با تعریفی که مادری بی اشتباه و بی نقص باشه کاملا اشتباهه زیرا:
- استانداردهای غیرواقعی باعث ناکامی و اضطراب میشن.
- هر مادر، با توجه به شرایط شخصی، فرزندی با ویژگیهای متفاوتی داره.
- هیچ نسخهی جهانی برای مادری وجود نداره.
- انسان بودن، با تمام ضعفها و قوتها، برای کودک الهامبخش خواهد بود.
حرف آخر
در نهایت، تفاوت اصلی مادر ایدهآل با مادر واقعی در این هست که مادر ایدهآل بر اساس استانداردهای غیرممکن اجتماعی ساخته شده، در حالی که مادر واقعی بر اساس توانمندی، تطبیقپذیری و اولویتهای فردی شکل میگیره.
قبول اینکه نمیتونیم همزمان نقشهای ایدهآل مختلف رو بینقص بازی کنیم، نهتنها باعث کاهش فشار روانی میشه، بلکه به ما اجازه میده با صداقت بیشتری زندگی کنیم، انتخاب کنیم و رشد کنیم، هم به عنوان مادر و هم به عنوان انسان.