
افسردگی چیست؟
افسردگی چیست؟
افسردگی یک بیماری شایع و جدی است؛ اما درمان هم دارد. افسردگی روی احساس ما، فکر کردن و کارکردن ما تأثیر منفی میگذارد. این بیماری باعث میشود همیشه غمگین باشیم و زمانی که در موقعیتهای شاد قرار میگیریم، احساس خوب و مثبتی نداشته باشیم. این بیماری میتواند تاثیر خیلی زیادی روی افکار، زندگی روزمره و ارتباط با دیگران داشته باشد. بنابراین، شناختن علائم خیلی مهم است تا بتوانیم درمان مناسب را پیدا کنیم. ما در ادامه بعضی از مهمترین علائم افسردگی را بررسی میکنیم.
علائم افسردگی
همه ما در زندگی احساسات منفی زیادی را تجربه میکنیم؛ از غم و اندوه گرفته تا اتفاقهای غم انگیز. ما انسان هستیم و تجربه این احساسات کاملا طبیعی است. موضوعی که باید مراقبش باشیم این است که علائم افسردگی و احساساتی که در این دوران تجربه میکنیم، نسبت به یک احساس غم و اندوه معمولی، بسیار متفاوتتر است. بنابراین نباید این بیماری و احساس غم را با هم اشتباه بگیریم.
1* حالت افسرده و ناراحتی مزمن:
یکی از علائم اصلی افسردگی، حالت افسرده و ناراحتی آن هم به صورت مداوم است. ممکن است زمانی که به این بیماری دچار میشویم، احساس بیاشتهایی، ناامیدی، خستگی و احساس کمارزشی داشته باشیم. این حالت افسرده و ناراحتی مزمن که از آن حرف میزنیم، ممکن است بدون علتی موجه با گذشت زمان بیشتر شود. ممکن است در مدت زمان افسردگی این احساس ناراحتی را در طول روز آنهم به طور مداوم حس کنیم. این موضوع میتواند به راحتی روی زندگی شخصی و کاری ما تاثیری جدی داشته باشد.
2* کاهش انرژی و خستگی:
یکی از علائم اصلی افسردگی که ممکن است با آن روبهرو شویم، کاهش انرژی و خستگی است. اگر به این بیماری مبتلا شویم، ممکن است به طور مداوم احساس خستگی، کاهش سطح انرژی و کاهش عملکرد فیزیکی و ذهنی را تجربه کنیم. این علائم معمولاً بیش از دو هفته و بدون وجود فعالیت بدنی یا ذهنی زیاد، ادامه دارند.
علت این کاهش انرژی و خستگی میتواند به دلایل مختلفی مربوط باشد. وقتی افسرده میشویم، شیمی مغز و سیستم عصبی ما تحت تاثیر قرار میگیرد و اختلالاتی در عملکرد مواد شیمیایی مغز ما مانند سروتونین، نوراپی نفرین و دوپامین رخ میدهد. این تغییرات باعث کاهش سطح انرژی و احساس خستگی در بدن ما میشود.
3* تغییرات در خواب و اشتها:
در افسردگی، تغییر الگوی خواب و اشتها جزء علائم مشترک و مهمی هستند که باید مراقب آن باشیم. در زمان ابتلا به این بیماری ممکن است ما با مشکلات مرتبط با خواب و اشتها مواجه شویم که میتواند روی کیفیت زندگی و روحیه ما تأثیر بگذارد. در ادامه به بررسی این تغییرات میپردازیم:
- بیداری در شب: وقتی افسرده میشویم احتمال بیدار شدن ما در نیمه شب وجود دارد؛ به همین علت دوباره خوابیدن میتواند برای ما سخت و آزار دهنده باشد. همین مشکل که به نظر خیلی ساده میآید میتواند به تنهایی کیفیت خواب ما را تحت تاثیر قرار دهد و در طول روز با احساس خستگی دست و پنجه نرم کنیم.
- خواب بیش از حد: جدا از مشکل بیداریهای شبانه، تمایل به خوابیدن در طول روز طاقت فرسا است؛ آنهم دقیقا زمانی که خورشید در وسط آسمان به ما چشمک میزند. این موضوع هم میتواند باعث خستگی، کاهش انرژی و کاهش تمرکز و توجه شود و زندگی را برای ما زهر کند.
- خواب نامنظم: در برخی موارد، الگوی خواب ما در زمان افسردگی نامنظم میشود. ممکن است خیلی زود از خواب بیدار شویم یا مشکلاتی در به خواب رفتن داشته باشیم. یک به هم خوردگی کوچک در ساعت خواب ما میتواند باعث شود که در تمام روز احساس خستگی و ناتوانی داشته باشیم.
· تغییردر اشتها: یکی از بلاهایی که افسردگی به سرمان میآورد، تغییر اشتهاست! وقتی به افسردگی مبتلا میشویم، دو حالت وجود دارد؛ اول، ممکن است کاهش اشتها را تجربه کنیم و علاقهای به غذا خوردن نداشته باشیم. همین موضوع میتواند باعث شود که وزن زیادی را از دست بدهیم. دوم، ممکن است در زمان ابتلا به افسردگی، اشتهای ما خیلی بیشتر از گذشته شود و دچار چاقی یا افزایش وزن شویم.
فرد افسرده چه علائمی دارد؟
4* کاهش تمرکز و توجه:
وقتی به افسردگی مبتلا میشویم معمولاً با کاهش جدی تمرکز و توجه مواجه میشویم. ممکن است در این بیماری مشکلاتی مانند فراموشی، تصمیمگیری سخت و عدم توانایی در تمرکز روی مسائل روزمره را تجربه کنیم.
5* احساس گناه و کم ارزش بودن:
زمانی که افسرده هستیم به طور مداوم احساس گناه و خطاکار بودن، داریم. ما به عنوان یک فرد افسرده، ارزشهای خودمان را کمتر از دیگران میبینیم و احساس میکنیم که به هیچ دردی نمیخوریم. این احساسات میتواند به مرور زمان بیشتر شود و خطر افسردگی عمیق را برای ما بیشتر کند.
6* عوارض جسمی:
این بیماری میتواند عوارض جسمی نیز داشته باشد. وقتی به افسردگی مبتلا میشویم، ممکن است از بدن درد، سردرد، مشکلات گوارشی، اختلالات جنسی و سایر علائم جسمی که ریشه آنها تنش و استرس است، رنج ببریم.
چرا به این بیماری مبتلا میشویم؟ علت آن چیست؟
هیچ دلیل واضحی برای افسردگی وجود ندارد و همیشه خطر ابتلا به این بیماری میتواند ما را تهدید کند. البته عوامل روانی، بیولوژیکی و اجتماعی هم میتواند باعث ابتلای ما به این بیماری شود.
تفاوت افسردگی پس از زایمان و افسردگی عمومی
افسردگی پس از زایمان (پنومونی پس از زایمان) در واقع یک نوع خاص از این بیماری است که بعد از تولد نوزاد در مادرها رخ میدهد. این نوع افسردگی علائم شدیدتری دارد اما مدت زمانی که مادران آن را تجربه میکنند به مراتب کمتر از افسردگی عمومی است.
منابع: