ابلالو

عضویت : 1401/02/24
زن
درج نشده است
اسمان چشم او،آیینه کیست/ آن که چون آیینه با من روبرو بود/  درد و نفرین ،درد ونفرین بر سفر باد/ سرنوشت این جدایی دست اوبود/ ای شکسته خاطر من، ارغوانت شادمان باااد/ ای دلت خورشید خندان، نو بهارت ارغوان باد/
موردی یافت نشد!