sepidesaee555

عضویت : 1400/04/31
زن
21 سال
درج نشده است
چیزی‌ست از جنس درد، وقتی که زخمی می‌شوی، از جنس شورمندی، وقتی که عشق را تجربه می‌کنی، از شعف، وقتی به دستش می‌آوری و از اندوه، وقتی دستانت نایی برای مشت شدنی مقابل ستم، در خود نمی‌یابند.                                               من از تمام دنیا شبی بریدم تو را که دیدم... میان چشم مستت چه ها ندیدم تو را که دیدم... غمِ تو را همان شب، که دل سپردم به جان خریدم قسم... به جانِ تو من، به جان رسیدم، تو را که دیدم!