جاریم یخورده بی ملاحظس لباسای تنگو کوتاه میپوشه شاید چند ماه یه بار بیایم خونه بردار شوهرم اینا ولی خب همون چن ساعتیم که اینجاییم خیلی اذیت میشم.شوهرم جوری نیس که به اینجور چیزا بخاد اهمیت بده خداروشکر چشمش پاکه ولی رو مخه منه خیلی
امشب اومدیم خونشون ی شلوار تنگ و بولیز تا باشن پوشیده بود آستیناشو داده بود بالا موهاشم از پشت بیرون بود (چاقم هس قشنگ همچیش میزنه بیرون)چایی آورد خم که میشد همچیش میفتاد بیرون دیگ اعصابم نکشید
تو آشپزخونه بود رفتم بهش گفتم قصد نارحت کردنتو ندارما ولی لباست واقعا مناسب نیست اگه عوضش کنی یا ی چادر ببندی دور کمرت بهتره گف چرا منم گفتم منو شوهرم راحت نیستیم اینجوری اونم گف باشه و چادر بست دور کمرش
من کلن اینجور چیرارو ب روی کسی نمیارم میریزم تو خودم حرص میخورم ولی خب اینبار دیگ گفتم به نظرتون نباید نمیگفتم یا زشت شد؟