همسایه روبروییمون که تو طبقه ماست خیلی ادم اجتماعی هست . اون اول که اومده بودم دوس داشت رفت و امد کنه و من چون عادت ندارم با غریبه ها صمیمی بشم نتونستم باهاش گرم بگیرم. اینم بگم کلا تنهام و نیاز دارم. ولی اون خیلی تر و تمیزه حوصله ندارم خونه هام همیشه مث اون ترگل ورگل باشه یا چون خیلی هنرمنده نمیخام بگه چرا این اینقد بیهنره. بعد دوتای دیگه تو همسایه هامون.تو یه ساختمونیم. خیلی پرسر زبونن.از نظر من فضولن. بعد با همسایه روبرویی ما که تو طبقه ما میشینه خیلی صمیمی ان.خیلی شادن. من راستش یه حس بدی میگیرم. همسایه های دیگه ایم هم هستن که با اونا صمیمی نیستن ولی من نمیتونم باهاشون گرم شم. نگرانیم از اینه بچم عین خودم اعتماد بنفسش پایین باشه. ینی دوس نداشته باشه یا نتونه با کسی گرم بگیره ارتباطمون با فامیلای خودم و شوهرم خوبه منتها دوریم و کم رفت و امد. بچم به جز پرستارش که صبحا میاد هیچ کسو نمیبینه. همیشه تنهاس با خودم و باباش
اهای اونی که الکی گزارشم زدی وتعلیق شدم منم همه چیو برای نی نی یار گفتم وبراشون همه جیز برملا شد تعلیقیت نوش جان ....واگذارت کردم بخدا ..۲۷ تیر ۱۴۰۲ شروع تغییرات پیش ب سوی زندگی شاد وفراموش کردن گذشته واشتباهاتم وکوتاه اومدنام وضعیف بودنم ..هرچی بود وهرچی شد دست من نبود از این ب بعدش که دست خودمه !!...دوست مجازی اره با خودتم ب خودت بیا مگه چند روز زنده ایم؟چندبار قراره متولد بشیم ؟رها کن غم وغصه رو برای شادیات وخودت ارزش قائل باش توارزشت ولیاقتت اینی نیست که هستی تغییر کن !!!گاهی زود دیر میشود !!!
بچتو ببر پارک یا کلاس ثبت نامش کن تا تو اجتماع باشع .....
ولی به نظر من رفت و آمد با همسایه ریسک هست
You know the difference between you and me... you want to achieve your goal to live better, but I fight until I die... I have to be stubborn because I have no choice but to be stubborn... I have 3 goals that I have to achieve... But only a fool talks about his future... I will come back whenever I succeed