2777
2789

شوهرم میگه هر چقدر پول بخوای بهت میدم که سرکار نری ولی از طرفی کلافه شدم از بس محدودم کرده نه رفت و امدی نه مهمونی خودش شغلش آزاده با همه خانم ها گرم میگیره منو حبس کرده تو چهاردیواری الان کار تو مطب زیبایی بهم پیشنهاد شده نمیدونم چجوری بهش بگم که برم میخوام شرایطمون برابر باشه،خسته شدم از این به قول خودش خونگرم و خوش اخلاق بودنش میخوام شاغل باشم که درکم کنه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بنظرتون اینبار برم سرکار؟هربار اومدم برم شوهرم یه داستانی درست کرد نمیتونم تحمل کنم اینقدر محدود و بسته باشم ولی خودش اینقدر راحت . نگید باهاش حرف برنم چون پنج ساله که همه مسئلمون سر همینه . اینبار برم جدی جدی شاغل بشم و حتی اگه خودشم زد به مردن کوتاه نیام؟ نمیخوام محدود باشم و از طرفی میخوام توی موقعیت های مختلف و برخورد با مشتری قرارش بدم و میدونم نخوام هم ناخوداگاه قرار میگیره 

میخوام بدونم چرا اصرار داره سرکار نرم چرا اصرار داره بایدبا مشتری گرم گرفت که جذب بشه

بابا بي خيال بمون خونه حالش ببر من الان يه خانوم ماتهدا تا لنگ ظهر مي خوابم بعد هم يه چيزي سرهم مي كنم مي خوريم بعد دوباره خواب  ا لذت ببر كار چي بايد باهمه دهن به دهن بشي من كه خيلي خوشحالم سر كار نميرم 

منم اشتباه کردم نرفتم یه هنری یاد بگیرم الان ۲۴ خونه ام حوصلم سرمیره اشتباه کردم حس بدی به آدم دست میده  

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤عاشق شادمهرم ب امید روزی ک برم کنسرتش 😍🥰فندوق جانم به زندگیمون خوش اومدی ۱۴۰۲/۱/۱۹ فهمیدم باردارم 😍 دخترم ،دلوینم منو بابات عاشقتیم❤️دخترم 1402/9/2 بدنیا اومد و اونروز برام قشنگترین روز عمرم شد 
بابا بي خيال بمون خونه حالش ببر من الان يه خانوم ماتهدا تا لنگ ظهر مي خوابم بعد هم يه چيزي سرهم مي ك ...

دقیقا منم مامان دوستم شاغل  به دخترش میگفت زمستان جلو بخاری بخواب تابستونم جلو کولز لذت ببر ما هیچی از زندگیمون نفهمیدیم

بنظرتون اینبار برم سرکار؟هربار اومدم برم شوهرم یه داستانی درست کرد نمیتونم تحمل کنم اینقدر محدود و ب ...

نمیدونم واقعا چی بگم، فقط میدونم اینطوری راهش نبست، مطمئن باش اون‌خودش میفهمه ولی خودشو میزنه به نفهمیدن، نمیشه با وضعیت مشابه متوجهش کنی چون الانشم میدونه کارش اشتباهه فقط بهونه میاره، اون وقت هم بیشتر لج میکنه، بنظرم با قاطعیت باید جلوش وایسی کع این کارش و محدود کردن تو اشتباهه، سر کار رفتن یا نرفتنت مشکلی رو حل نمیکنه در این مورد

حَسبی الله💫🍃

منم سرکار میرم روحیم خوبه 

البته من تو مرکز بهداشت کار میکنم همه خانومن 

کار همسرمم طوریه ک اکثر خانوم هستن مشکلی نیس کارشه دیگ

😍 خانوم معلم آینده 📚👩🏻‍🏫 🌱 معــــجــــزه کــــن ؛ صـــبــر مــــرا ...      `` و من یَتَوَکل الله``  متاهل و صد البته متعهد 😌🌱                                                💫 من یه اسفندی ام 🌨️ مغرور ، جذاب ، لجباز 💫 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792