دیشب ک از سرکار برگشته بود خسته بود منم دوتا بچه مون بشدت اذیتم میکنن و شبا بیدارن و گریه میکنند بشدت بهونه گیر هستند اونم ب جای اینکه ۵دیقه بچه رو ساکت کنه ب خیالش نیست و حتی بهش فحشم میده منم گفتم تو ک هیچوقت نشد دو دیقه بچه رو برام ساکت کنی و از بس داد میزنی بچه ها رو روانی کردی ک تو خوابم جیغ میزنند ک شروع کرد به بلند کردن صداش وبچه هم بیشتر ترسید و اونم خیلی فحشم داد و تحقیرم کرد و....منم به بچه گفتم بیا بریم ک قیافه نحسشو میبینی گریه ات میگیره ک اومد با قدرت تمام زد توی سرم دفعه قبلشم زد توی سرم بعدشم هی میگفت دیگه نمیزارم گوشی داشته باشی دیگه نمیزارم بری جایی و...خدا ت روبکشه الهی تیکه تیکه بشی و....منم اعصابم خرد شد چادرمو برداشتم رفتم بیرون از خونه شب هم بود با دمپایی هم بودم شهر کوچیکی ک هم هست