2777
2789

از وقتی بچمون به دنیا اومده تا الان که یکسالو نمیشه مدام مادرشوهرم یه روز درمیون یا میاد خونمون یا میگه شما بیاید من بچمو میخوام ، همش میگه این بچه منه عمر منه فلان منه ، متاسفانه خیلی اخلاقش هم بد شده از بس محبت افراطی کرده و هرچی خواسته بهش داده فوق العاده لوس شده ، حالا میترسم بزرگ تر بشه گریه کنه فقط بخواد پیش اون بمونه چون وقتی می‌بینتش میپره بغلش اصلا سمت من نمیاد ،با مادرشوهرم رابطه خوبیم با هم نداشتیم در گذشته 

      💙

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خوبه ك 

من بودم خوشحال ميشدم حداقل  وقتي برم بازاريي جايي ك نبايد ببرم اذيت بشه بزارم پيشش

سرمن یه سمساری قدیمی وشلوغ پلوغه که توش همیشه جنگه.بین امیدوناامیدی.بین خنده و گریه.بین رسیدن و نرسیدن.بین ولش کن و تو می تونی.توی سرمن همیشه هزارتا زن کولی دارن کل میکشن همیشه دونفردارن سر قیمت ی قاب عکس قدیمی چونه میزنن،همیشه یه بااحتیاط برانید داره قدم میزنه.دلم یه موزه ی قدیمیه.ی موزه ای که فقط یه نفررو برای دیدن داره.توی دل من نگاه توریخته رو درودیوار.توی دل من هواپره ازکشش افقی لبای تو.پر از بزن بریما.توی دل من همیشه هزارتا نظامی دارن یک صدا میخونن پایان شب سیه سپید است ...شاید برای همینه که من هیچوقت دختر عاقلی نبودم!به هر حال صبح میشه این شب 

خب مثلا يروز در ميوم ك مياد 

بگو امروز دارم ميرم خونه خاهرم يا مادرم نيستم 

امروز قراره ببرم واكسن بزنم 

امروز ميخام فلان كارو كنم 

اون شباييم ك شما ميريد 

بگو واااي سرم 

واااي بچه دلش درد ميكنه 

واااي پريودم 

واي اينجوري واي اونجور 

دوروزشم كم كني غنيمته 

بعد كم كم كمشن

خوبه ك  من بودم خوشحال ميشدم حداقل  وقتي برم بازاريي جايي ك نبايد ببرم اذيت بشه بزار ...

وقتی میاد خونه بهونه چیزایی میگیره که ما بهش نمیدیم ولی مادرشوهرم میده و این میشه که شروع کنه جیغ و گریه

      💙
وقتی میاد خونه بهونه چیزایی میگیره که ما بهش نمیدیم ولی مادرشوهرم میده و این میشه که شروع کنه جیغ و ...

اها از اين نظر بده 🤦🏻‍♀️

سرمن یه سمساری قدیمی وشلوغ پلوغه که توش همیشه جنگه.بین امیدوناامیدی.بین خنده و گریه.بین رسیدن و نرسیدن.بین ولش کن و تو می تونی.توی سرمن همیشه هزارتا زن کولی دارن کل میکشن همیشه دونفردارن سر قیمت ی قاب عکس قدیمی چونه میزنن،همیشه یه بااحتیاط برانید داره قدم میزنه.دلم یه موزه ی قدیمیه.ی موزه ای که فقط یه نفررو برای دیدن داره.توی دل من نگاه توریخته رو درودیوار.توی دل من هواپره ازکشش افقی لبای تو.پر از بزن بریما.توی دل من همیشه هزارتا نظامی دارن یک صدا میخونن پایان شب سیه سپید است ...شاید برای همینه که من هیچوقت دختر عاقلی نبودم!به هر حال صبح میشه این شب 

اینجا باید همسرت وارد بشه مدیریت کنه

مادرشوهر منم هی به پسرم میگه تو بچه منی باید پیش من بمونی،یا مثلا گریه کنه به پسرم میگه کی اذیتت کرد مامانت؟

ولی همسرم بشنوه بر خورد میکنه میگه اندازه مادربزرگ باش

مادرِ بچه که اذیتش نمیکنه! تو با این حرفت باعث میشی اگه زنم یه چیزی در راستای تربیت به بچم بگه بچه با خودش فک کنه که مامانش داره اذیتش میکنه بهش ظلم میکنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

پریودی سیاه

234sara | 11 ثانیه پیش

عطر بازا

helmahhh | 38 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

داغ ترین های تاپیک های امروز