من شهرم میاره شبا صبح من جمع میکنم بعضی اوقات به شوخی میگه پررو شدی دیگه😂
هرچند شوخی میکنه من زورم میگیره بهش میگم وظیفته ناراحتی تشک خودتو بیار صبحم خودت ببر منم مال خودمو میارم. میدونم چرت و بچگانس ولی کلا تو خونشون چون اینجوریه انگار از من انتظار داره منم رو نمیدم 😂
شبا من میارم صبا اون جمع میکته چون جنع کردن صبح خیلی سخته 😂😂
زن عشق زايد و تو برايش نام انتخاب میكنی، او درد میكشد و تو نگران از اينكه بچه دختر نباشد! او بی خوابی میکشد و تو خواب حوريان بهشت میبينی، او مادر میشود و همه جا میپرسند نامِ پدر!
برای مادرم ک بهترینم بود جایی خوانده بودم که درد آدم را بزرگ میکند و روح را صیقل میدهد.و تجربه را زیاد میکند. هیچجا ننوشته اند که درد با یک زن، با یک مادر چه میکند . مادران درد کشیده یا زود میمیرند، یا برای همیشه میروند، یا میمانند با چشمانی که رنگِ بیتفاوتی گرفته استو دستانی که زیر ناخنهایش جز دردچیزی نمیروید، . مادرانی بی هیچ آرزویی، با دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک . هیچکس از مادرانی که به بهشت نمیروند چیزی ننوشته است.