من خيلي مسوليت دارم
همراه پدرم ( پدرم اختلال سايكوتيك و افسردگي گرفت بعد از فوت مادرم خيلي ضربه روحي بهش وارد شد البته الان دارو ميخوره و تحت درمانه تا حدودي كنترل شده ولي مثل بچه ها هست زود رنجو و .... ولي لازمه مدام نگران باشم كه دارو بخوره و ...)
همراه برادرم هستم ( رفيقو خواهر و مادر برادرم هستم هرروز كنارشم باهاش صحبت ميكنم راهنماييش ميكنم بهش محبت ميكنم و ساعتها تلفني باهم صحبت ميكنيم )
كنار همسرم هستم ( من شبهاتا ٤ الي ٥ صبح بيدارم مبادا همسرم خواب بمونه و به محل كارش نرسه الان دوماه بهداشت خوابم مختل شده بخاطر همسرم ولي صبوري ميكنم باور كن ٤٨ ساعت گذشته كمتراز ١٠ساعت خوابيدم
خودم كلي هدف دارم و برنامه ريزي كردم از ٢ الي٣ دي سخت شروع كنم براي اهدافم
ميخوام بگم زندگي همينه
بايد قوي باشيم
بايد بجنگيم براي رسيدن و براي خواسته هامون
من هميشه فكر ميكنم خوشبختم باوجود كمبودها
و راضيم از اينكه خدا بهم انرژي داده
خداروخيلي شكر كن دوست عزيزم