اول از همه اعتماد به نفس
من ریاضیاتم خوب بود و خودما باور داشتم
بعدم سطح توقعم بالا نبود
اول رفتم یه جا پاره وقت کار کردم مغازه بود و حسابداری معمولی در حد نرم افزار پارسیان و محک
اونام بلد نبودم یه دو هفته یادم دادن
من هیچی بلد نبودم نه چک نوشتن نه دفتر نویسی هیچی
بعد کلا نمیگفتم بلد نیستم
سرچ میکردم و تو گوگل میزدن از یا دوستامم کمک گرفتم
شاید لطف خدا هم بود
بعدم گفتم اگه بشه بیام شرکتتون کار کنم و نرم افزار تولیدی بلد شدم
لطف خدا و صاحب کارم و اعتماد به نفسم بود