دوستان مادر من تو زندگیش خیلی سختی کشیده،چندبار گفت من بهم الهام شده تا دو سه سال دیگه میمیرم و ذهنیتش اینه...همش میگه زود میمیرم...یبار دیگه داشت گریم میگرفت با حرفاش و گریه کردم،بعدش دیگه نگفت ولی میترسم تو ذهنش این بمونه و همین بشه چون به چشم دیدم هرکسی گفته من تو ی فلان سن میمیرم همون سال فوت شده😔لطفا بگید چیکار کنم از سرش بیوفته۴۶ سالشه
😔مامان منم همینطوره
به زندگی امیدوارش کن
جاهای شاد ببرش
نذار توخونه بمونه وبه این چیزا فکر کنه
ببرش بیرون که فکر های الکی نکنه
منم خدا کنه تو ۲۵ تا ۳۵ سالگی بمیرم
والا منم مث مامانت بودم نمیدونم چرا همیشه فک میکردم تو ۱۸ سالگی قراره بمیرم حتی روز تولدم از غصه حالم بد شد فک میکردم دیگ چیزی نمونده تا مرگ، ولی حالا با ۲۴ سال سن در خدمتتونم هیچیمم نشد😐
مادر من تو واقعیت ۵ سال پیش عزرائیل که اومده جونشو بگیره گفته فقط بخاطر بچم وقت بدین بهم گفتن فقط بخاطر نفس برو تا ۴۰ سالگی الانم ۴۱ سالشه😑😑
انقددددددر غصه میخورد شدددددیدددددد
بگو مگه ۴۶ سال سنیه که اینقد انرژی منفی میدی
بهش امید بده حرفای خوب بزن
مامان منم ورد زبونش اینه تا ی چیزی میشه سریع میگه میمیرم .له خدا آنقدر گفته هر لحظه منتظر ی اتفاقی چیزی ام ..
روحیم داغون شده .همش فکرای منفی تو سرمه
افسردگی داره
ببرش مشاوره و روانپزشک
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
