منمگنهکار و ب دل عشق علمدار 💚 من از شلوار نود و پاره پوره رسیدم ب چادر ، فهمیدم چادر یادگار مادرم زهراست ، شاید تو تابستون گرمم بشه ولی می ارزه ب ی لبخند مهدی فاطمه س 💚 من با چادر هم همون دختر لاکچریه قبلی ام ، منتهی خودمو از چشمای هرز پوشوندم💚
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
منمگنهکار و ب دل عشق علمدار 💚 من از شلوار نود و پاره پوره رسیدم ب چادر ، فهمیدم چادر یادگار مادرم زهراست ، شاید تو تابستون گرمم بشه ولی می ارزه ب ی لبخند مهدی فاطمه س 💚 من با چادر هم همون دختر لاکچریه قبلی ام ، منتهی خودمو از چشمای هرز پوشوندم💚
نوشته بود چند روز پیش یه عقرب تو حیاط خونمون پیدا کردیم ، گرفتیمش بردیمش تو خونه تا بکشیمش ، اما قبل از این که بکشیمش ، خودش خودشو نیش زد ، نمیخواست به دست ما بمیره ، مثله سرباز کشوری که خودکشی رو به مردن توسط دشمن ترجیح میده ، یعنی غرور تا این حد ، بزرگ که بشم میخوام عقرب باشم ، فقط و فقط عقرب
بسه دیگه اعدام کنینم .. من خسته م از بس واسه مغزم زندان بریدم :)
هعب
منمگنهکار و ب دل عشق علمدار 💚 من از شلوار نود و پاره پوره رسیدم ب چادر ، فهمیدم چادر یادگار مادرم زهراست ، شاید تو تابستون گرمم بشه ولی می ارزه ب ی لبخند مهدی فاطمه س 💚 من با چادر هم همون دختر لاکچریه قبلی ام ، منتهی خودمو از چشمای هرز پوشوندم💚