2777
2789
عنوان

زن داداش حسود

1102 بازدید | 20 پست

آه از نهادم بلند میشه آنقدر ازش چیزایه بدی دیدم بهش اعتماد ندارم ازش خوشم نمیاد احساس میکنم میخواد یه بلایی سر بچم بیاره ازون زبون بازایی که فقط زبون می‌ریزند الکی ولی یه روباهه مکاریه 

من خیییلی تنهام البته خداحفظش کنه شوهرمو مادر پدرمو ولی دلم میخاست زنه داداشم خوب بود مثه خواهر بودیم ولی حیف خدا نخاست حالا هم که خدا بهش دختر داده میدونست من میخوام اقدام به بارداری کنم هی میگفت رازیانه بخور از بس اصرار میکرد رفتم زدم تو نت نوشته بود برا دخترزایی رازیانه خوبه😐 میخواد بچه منم دختر بشه

سر بچه اول که باردار شدم دختر بود آنقدر تیکه مینداخت که دختر خراب میشه و دختر بده حالا خدا بهش دختر داده باز میخواد بچه دومه منم دختر بشه

خیییلی عقده‌ای جوری که شوهرم از حالت اش فهمیده، اصلا میترسم بچمو ببرم خونشون یه بار بچم داشت میفتاد از قصد نگرفتش با کمر اومد زمین اونموقع 6 ماهش بود کنار دستش رو مبل بود، حالا اصلا رو نمیده بچم بره منم نمیخوام ولی هر وقت بچش مریض میشه میارتش خونمون منو دخترم درگیر میشیم نمیدونم چرا اینکارا رو میکنه من بخدا آدمی نیستم که تیکه بندازم یا اذیتش کنم کاری باهاشون ندارم، همچین کرد که داداشم ازم دور شد دیگه بهم نمیگه آبجی میگه زنم بدش میاد هععی


یه بار سر یه موضوعی خیلی دلم شکست و داشتم گریه میکردم داداشم اومد یکم دلداریم داد خودشم بغلم کردو دلداریم داد بعد داداشم گفت سر اینکه اومدم کنارت یک دعوایی راه انداخته که چرا رفتی پیشه ابجیت 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اوایل خیلی دو بهم زنی می‌کرد مثلا الکی به داداشم میگفت آبجیت به من دست نداده چقدر خودشو میگیره داداشم با من دعوا راه مینداخت حالا دیگه به رفتاراش عادت کرده خیلی محلش نمیده

منم یکیشو دارم از این زن داداشا، انقد پشت سر همه بد گفت و دلشو سیاه کرد داداشمو سکته داد کشت، نه برا خودش گذاشتش نه ما انشاءالله یکی مثل خودش قسمت داداشش شه

اگه جواب بی ادبیتو نمیدم فکر نکن بلد نیستم نمیخوام خودمو در حد تو پایین بیارم  
این ترانه موهای صافت رو میذاشت و به بچش میگفت برقص هر دفعه این کارو می‌کرد چون بچه من موهاش فره میخا ...



چرا انقدر خودتو اذیت میکنی؟ اصلأ حرفاشو نشنو، بچه اونم بچه برادرته ، هم قربون موهای صاف اون برو و هم قربون دختر موفرفری و جذاب خودت قرار نیست اون بچه تو رو دوست داشته باشه ولی تو نمیتونی بچه داداشتو دوست نداشته باشی، من گاهی وقتا خیلی بیشتر از دختر خودم قزبون صدقه بچه های برادرم میرم اصلأ عاشقشونم مخصوصأ پسرش، خودم هم فقط یه دختر دارم و پسر ندارم، ولی همیشه براش میخونم: یه دونه پسر دارم من قند عسل دارم من.... هرکسی هم منو میبینه میگه کاش خدا یه پسر هم به خودت بده، ولی من عین خیالم نیست و لبخند میزنم و تشکر میکنم، زندگی خودتو بکن چرا با کنایه های زنداداش ناراحت میشی؟

خدایا تو بساز تو بسازی قشنگتره ...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز