2777
2789
عنوان

از اینکه مهمون بیاد پذیرایی کنم متنفرم

| مشاهده متن کامل بحث + 978 بازدید | 43 پست
متاسفانه مهمون شب خیلی بده و من بدبخت درونگرا که بدن دردم دارم هفته آب سه بار مهمون شب دارم که آخرش ...

دفیفا خودشون اصلا محل نمی ذارن اونوقت ما اگه تعارف نکنیم پشت سرمون حرف هست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

واقعا حرفت حق بود همه چیزایی که من کشیدم

من دیگه الان بعد 10 سال گاهی مثل خودشون زیرابی میرم مثلا ناهار فردا رو درست نمیکنم به خواهرشوهرم یا جاریم میگم گوشت توی یخچال هست من که نیستم تروخدا تعارف نکنین بردارین ناهار مثلا مرغ درست کنین یا ماهی درست کنین یا خواهرشوهرم برای خرید جهیزیه اومده بودن تهران من از صبح تا غروب سرکار بودم بعدشم همراهشون میرفتم خرید گشت و گزار بهتر از تو خونه موندن و آشپزی هست آخر شبم یه حاضری درست میکردم میخوردیم و هی میگفتم ببخشید تروخدا خونه نیستم ازتون یه پذیرایی خوب بکنم . والا من سالی یه بار عید میرم خونشون اونم یه ناهار یا شام اونا سالی چند بار هردفعه چند روز میان روی سرم آوار میشن واقعا چجوری روشون میشه؟؟

من دیگه الان بعد 10 سال گاهی مثل خودشون زیرابی میرم مثلا ناهار فردا رو درست نمیکنم به خواهرشوهرم یا ...

منم همینو میگم بخدا من اصلا نمیرم خونشون یه بار رفتم اونم حنابندون برادرشوهرم اونجا بود بقدری اخم کرده بود همه میگفتن چقدر از مهمون بدش میاد دیگه نرفتم اونوقت این همه اش اینجاس 

ووووش خدا به دادت برسه 

دیسک گردن گرفتم  خانوادم وسواسی کمالگرا هستن  و تعارفی وقتی میان خونم بقیه فامیل و بچه هاشونم میمونن تو خونه ۹۰متری هر دقیقه هم یه چی میخوان ملافه این نه اون کتری باید تمیز باشه داخلش برق بزنه سرویس بهداشتی رو باید بعد هرنفر برم آب بکشم‌بشورم تا تارموی سر نبینن 

نماز اولوقت چک‌بشه  شب هم سرو صدا دارن خرناس صبح اول وقت بیدارن 

خانواده همسرم که بدتر 

من تدریس میکنم تا ساعت ۴ ونیم  بعد صبح ساعت ۷ میرم کار  فک کن جاریم میگفت تو برو من خونه ...

توبه من خونه یکی فامیلامون که خیلیم صمیمی هستیم ماهی یه بار میرم اونم دوساعت چون شاغل وحس مزاحم بودن بهم دست میده عموی شوهرم چندین سال رفتن یه شهر دور هدیه خونشون خریدم ولی دلیل اینکه تا الان نرفتم اینه که میدونم اگه بریم دوسه روز باید بمونیم ونمیزارن بیایم حالا تو رو درواسی یا تارف منتظرم ببینم میشه با کسی بریم که فقط یه وعده باشیم  اونجا خودمون یه ویلا بگیریم  که بهمونم فشار نیاد تو این گرونیا 

منم همینو میگم بخدا من اصلا نمیرم خونشون یه بار رفتم اونم حنابندون برادرشوهرم اونجا بود بقدری اخم کر ...

قبلا ها وقتی یه نفر رو میدیدم با خاندان شوهر قطع رابطه هست توی دلم میگفتم چقدر بدجنسه حتما ناراحتی اعصاب داره  ولی الان میفهمم قطع رابطه بودن چقدر خوبه اونم با کسانی که از آدم سو استفاده میکنن ولی حیف که نمیتونم 

من هم خانواده خودم میاد خونمون..هم خانواده شوهرم ...

خانواده شوهرم شبا می مونن...و به هر دو خانواده یکسان رسیدگی می کنم

یه دختر دارم به روبالشی حساسِ اگر موهاش چرب باشه سرش رو بذاره روی بالش روز بعد روبالشی حتما باید شسته بشه..

منم رو حساب حساسیت این دخترم هر هفته روبالشی  تو لباسشوییِ...

خلاصه همین دو هفته پیش  مادرشوهرم اومد شب خونمون موند دخترم یادش نبود روبالشی رو بندازه تو لباسشویی اونم تازه هفته قبلش شسته بودیمااا..

جلوی مادرشوهرم گفت مامان بالشم کثیفه چربه من سرم رو روش نمی ذارم...مادرشوهرمم اینجوری 😑😑😏😏😏نگام می کرد...آااااا😭😭😭😭😭

مادرشوهرم بهش گفت یه پارچه بذار رو بالشتت و سرت رو بذار روش😮‍💨😮‍💨😮‍💨

فضای مجازی و فضای واقعی به من نشون که   هر تحصیل کرده ای باشخصیت و باشعور نیست 👌👌👌
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792