میخوام از دردم بگم... هشت ساله ازدواج کردم دوتا دختر دارم پنج ساله بخاطر شغل همسرم به یه محله پرت و داغون اومدیم... اینجا تنهام.. یه ماشین داشتیم که تنها دلخوشیم بود که حداقل یه روزهایی رو بیرون ازین جهنم بریم. ماشینو فروختیم ..چندماهه که خونه خریدیم دست مستجره... از اون روزم زندگی برام تنگ شده همیشه خونم هیجا رو ندارم برم خانوادم کمی دورن.. صبح تا شب خونه آخر هفتهام همینطور.. خیلی حال روحم بده... اینارو نگفتم که کسی بیاد سرزنشم کنه..میدونم کسایی هستن مشکلات بزرگتری دارن که مشکل من در برابرشون هیچه..اما چه کنم شدم زنی افسرده و ضعیف و تنها.... دلم برای دورانی که دختری شاد و سرزنده بودم تنگ شده... ب نظرتون میتونم دوباره به اون حال خوبم برگردم...؟ شوهرم زحمتکشه دوسم داره..ولی حرفامو نمیفهمه... این چه دوست داشتنیه که پر پر شدنم جلو چشمش براش یک مسعله ی مسخرس... بهش پیام دادم
خب
چی گفتی
چرا نمیتونم عکس از چتم بفرستم..😢 اگ نشد کپی میکنم پیامم رو
تفریح واقعا لازمه 🥹
مشکلات هیچکس سطحی نیست
فقط ادما در یک زمان به سطح مشترکی از زندگی و مشکلات نمیرسن
ماشین خیلی مهمه آدم بدون ماشین انگار فلجه
این پیامو اول بهش فرستادم
اسم کسایی که دوست داری میتونی اینجوری سیو کنی:
سیوش کن "sieluni rauhaa" یعنی آرامش روحم
سیوش کن "Ma Rose" یعنی گل رُزِ من
سیوش کن "Okara efu" یعنی نیمه تو
سیوش کن "occhi perlati" یعنی چشم مروارید من
سیوش کن "Hugin" یعنی زندگی بخش
سیوش کن "setinom" یعنی تکیه گاه زندگیت
سیوش کن "Mi paz" یعنی آرامش ابدی
سیوش کن "Metanoia" یعنی معجزه من
سیوش کن "Mi morfina" یعنی مُورفین من
سیوش کن "Mein seele" یعنی نفس من
عزیزم هر روز با دخترات ۱ ساعت برو بیرون قدم بزن ، خونه نشینی واقعا ادمو افسرده میکنه
منم غریبم و تنها از خانوادمم دورم خیلی دور همشم تو خونه...
عزیزم علایم افسردگی داری امکانش ک بری روانشناس رو داری؟
خب خودت بیرون برو حتی شده با مترو یا اتوبوس! باید خودت شادی رو برای خودت ایجاد کنی
بعد اینو رو پیامه ریپلی کردم
تو هیچکدوم از اینا نیستی
با تو بودن به قیمت از بین رفتن آرامشه روحم تموم شد
با تو بودن به قیمت از بین رفتن اعصابم تموم شد و الان شدم یک زن عصبی
با تو بودن به قیمت آسیب روح و روانم تموم شد
با تو بودن به قیمت تا عمر تنها شدنم تموم شد
در عوض بعد این همه مدت خونه دار شدم...... و این از نظر تو یعنی خوشبختی...
مردا کلا بی خیالن و نباید خیلی ازشون توقع داشت
اون خودش میره بیرون تو محیط کارش با افراد مختلف معاشرت داره چیزی از افسردگی‌تو نمیفهمه یراش قابل درک نیست
توهم سعی کن با چیزای کوچیک حس افسردگیرو از خودت دور کنی
بخاطر دخترات حداقل
ماهم ماشینمون را فروختیم بخدا خیلی سخت بود تا دوست همسرم گفت بیا ماشین ببر اون دو تا ماشین داره
