دوستان من زیاد با خونه پدر رفتن موافق نیستم حتی چندین بارم شده دعوا کردیم کتک خوردم ولی گفتم سر زندگیم وایسم خودم دبیرم شوهرمم دبیره ،
۲ روز پیش تولد خواهر شوهرم بود چون مریض بودم نتوستم برم بهشم گفتم مریضم سرما خوردم میرم سر کار میام خسته میشم ولی اصلا گوش نکرد اومد خونه همه چیزو زد و خورد کرد قلبم داشت ایست میکرد گفتم دیگه خسته ام واقعا یکی نیست درکم کنه منم انسانم خیلی رو خونوادش تعصب داره ،
از وقتی اومدم هیچ پیامی نداده چیکار کنم بنظرتون خیلی ناراحتم