سلام دخترها
من با همسرم قبل ازدواج مدتی در دوران آشنایی بودیم هر دو سنمون کم نبود به همین خاطر از اول به اسم آشنایی و آگاهی خانواده هامون با هم در ارتباط بودیم
نزدیک های عقد که رسیدیم همسرم گفت من مهر سنگین نمی‌دم و ی مدت بینمون بحث بود چون دوستش داشتم قبول کردم همسرم هم گفت تو جهاز نگیر
من از خودم خونه و ی سری امکانات مادی دارم خدا رو شکر
بلاخره اینجوری شد من مهر کم گرفتم همسرم هم جهاز گرفت
البته بگم همسرم خونه ندارن مستاجریم
چند وقت پیش بحثی بینمون بالا گرفت جلوی مادر و پدر شوهرم که به خاطر پچ پچ های مادر و پدر همسرم بود
همسرم وسط بحث گفت دست به وسایل یا وسایلم نزن
منم بهش گفتم تا وقتی که تو این خونه زندگی میکنم وسایل خودمه و هر وقت نیاز باش بهشون دست نمی‌زنم
مادرش بعد دو ماه تلفنی به همسرم میگ شش ماه عروسی کرده میگ وسایل خودم و دعوا راه انداخته
من فعلا به مادر شوهرم حرفی نزدم ولی رفته رو مخم
کلا اذیت میکنه
همسرم چیزی میاره خونه همش نوچ نوچ میکنه میگ بیچاره پسرم خرج بالاست
و خودش مرتب از شوهرم پول میگیره
