از بچه دار شدن میترسم😓😓😓

دیگه وقتی هستن باید از جون براشون مایه گذاشت 

عزیزم ترس نداره من بعد از بارداری ناخواسته که سقط شد مجدد بچه دار شدم و بارداری نسبتا خوبی داشتم اخلاق و رفتار همسرت هم بالاخره تو این شش سال کمابیش به دستت اومده اگه شرایطط خودتم مساعده اقدام کنید

خوشم اومد ازت 

خوشبحال اون بچه مادر عاقلی مثل تو داره 

که قبل از اومدنش به فکر شرایط زندگی و تربیتش و...هست 

ای کاش همه مادرا به این چیزا فکر میکردن قبل از بارداری 

از لحاظ بارداری بگم که منم سه تا سقط داشتم تا اینکه برای بار چهارم باردار شدم و پسرم دوسالشه 

یچیزی تو. ذهن خودم بود اینکه بارداری دوران ‌‌شرینیه چرا با استرس سقط بگذرونم‌ش که وقتی بسلامت تمام ‌شد

آینده بگم چه حیف همه بارداریم با استرس گذشت‌ 

ضمن اینکه توسل هام رو هم داشتم

از لحاظ تربیتی هرچقدر حساس باشی وسواس بخرج بدی متاسفانه کار خراب میشه 

گلمممم این فکرا که می کنی تا ۶۰ درصدش را معمولا زنانی که احساس مسولیت می کنند دارن 

شما به مانند کسی هستید که میدانید رانندگی با اتومبیل چقدر نیاز شما هست 

اما احساس می کنی 

قیمت ماشین 

بیمه و عوارض ماشین 

نگهداری و این همه و بسیار دیگر 

ایا شما و کل جامعه که می دانند داشتن ماشین چه معایبی هم دارد  ،اصلا معایب ان را حتی نمی خواهند فکر کنند 

********

قدیمیها می گن  حامله گی اول مال کلاغه 

شما تحت نظارت دکتر خوب بارداری را شروع کنید 

بچه از شما فقط محبت  واقعی میخواد 

اگر شما  و همسرتان  صمیمانه در بغل خودتو احساسش کنید  ولو نیاز ملی هم داشته باشه  ولو کتابهای خوب روانشناسی را بلد نباشید ولی صمیمانه باش دوست  و همراهش باشید 

این بچه چیزی کم نداره 

فدات😍

اره این از کمال گرایی منشع میگیره ولی به نظرم خیلی چیز خوبیه حداقل تو این مورد 

نمیشه که باری به هر جهت برای همچین چیز مهمی اقدام کرد 

حداقل از اوضاع مالی و رفاهیت اطمینان حاصل کن  

البته اینم بگم من خیلی تو این زمینه با خودم درگیر بودم و حس میکردم باید بهترین باشم تا یه بچه نرمال پرورش بدم. حتی خیلی از از چیزای پیش پا افتاده رو به خودم و همسرم گوشزد میکردم و میکنم. مثلا همسرم گاهی هیجانی میشه تند تند صحبت میکنه‌. بهش میگفتم شمرده تر صحبت کن، بچه از ما حرف زدن رو یاد میگیره. یا هر چیز ساده دیگه ای رو که حس میکنم نیاز به اصلاح داره اصلاحش میکنم. اما الان که باردارم بازم گاهی اوقات این حس میاد سراغم که خوب نیستم، کافی نیستم، کامل نیستم. امروز به بچه تو شکمم گفتم ببخشید که من مامانت شدم🥺

ای وای حالا نترسی گلم 😅😅😅بعدش شیرینه