بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مندوران دبستانم کفش نداشتم با دمپایی رفتم مدرسه ناظم مدرسه بردم سر صف جلوی همه به طرز وحشیانه ای ک ...
عجب ناظم بیشعوری
من خود دلم از مهر تو لرزید وگرنهتیرم به خطا میرود اما به هدر، نه دل خون شده وصلم و لبهای تو سرخ استسرخ است ولی سرختر از خون جگر، نه با هرکه توانسته کنار آمده دنیابا اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه! بدخلقم و بدعهد، زبانبازم و مغرورپشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟ یک بار به من قرعه عاشق شدن افتادیک بار دگر، بار دگر، بار دگر… نه!
مور کردن خاطرات تلخ چه سودی داره فقط روح روانمون رو آزار واذیت میدیم و مر از انرزی منفی به جای اون بگید خوشحال ترین زمان ممکن کی بودبم که لبخند به لب دوستانتون بیاد
ما چی پیدا کردیم که اینطوری خدا رو تو زندگی گُم کردیم؟ من یه خواهرم که دلم بدجور شکسته دلشکسته ام فقط شفای برادرش رو میخواد خدا از عمر من بگیر ولی شفای برادرم رو بده