بله مال دوشب پیشه بااینکه گفته بودم نزنن لج میکرد میزد شوهرمم فهمید بامن سرلج داره جوابشونو نمیداد زنگ میزدن به دروغ میگفتن ما زنگ زدیم به زنت جواب مارو نداد خلاصه چغولی و ازاین حرفا منم به پدر شوهرم زنگ زدم گفتم به خانمت بگو تایم کاری به شوهرمن زنگ نزنه ولی لج میکرد دیگه خودم باهاشون قطع بودم که یکاره برداشت اون پسر الدنگشم اورد که مثلا عروس چیکارس بیابریم خونه داداشته که منو تخریب کنن منم وسایل پذیرایی همه چی اماده کردم فقط سرو سنگین بودم مثلا جاریم بعد یکسال قطع رابطه همچین پررو لباسشو درورد نشست رومبل اصلا هم خبر نداده بود اونارم داره شام میاره
شوهرم خانوادشو میشناسه اخه وقتی باردار بودم همش زنگ میزد رفتار شوهرم باخودمو خانوادم تغییر میکرد راهکار اشتباه بهش میداد به قول خودمون پرش میکردشوهرم شمارشو پاک میکرد که تایم مکالمشونو نبینم من ازهمراه من ری مکالماتو دراوردم گفتم چرا به من دروغ میگفتی تو که بامادرت تایمای طولانی صحبت میکنی و...
چون شوهرم دوسم داره بهم حسادت میکنن داداشش که گفت زن و میشه بندازی دور منم بلند بلند گفتم شماهارو میزاره کنار ولی منو نه
🥺🥺🥺
چه خوب
کاش منم میتونستم اینو درمورد شوهرم بگم
خواهر بی شخصیتش خونه مادرشوهرم بیدلیل به من بی احترامی کرد. شوهرم عوض اینکه اونو بخاطر حرفایی که به من زده بود تقبیح کنه، ضعفا و نواقص دیگه اش رو زد تو سرش و در مجموع به جای اینکه همه متوجه بی ادبی اون بشن ، شوهرم رو به چشم یه آدم بی منطق سطحی خاله زنک دیدن (خیر سرش مثلا میخواست از من دفاع کنه)
بعد از دو هفته خواهرش با شوهرم گرم گرفت هنوز با من قهره
چقد بیشعورن. کات کن باهاشون.اه اه.برن بمیرن
خداروشکر شوهرت ازت حمایت کرد
خب چرا خودتون و عذاب میدید از یک مشاوره خانواده کمک بگیرید خیلی جلو میفتید من شماره دکتری که خودم ازش نتیجه گرفتم رو واستون میذارم ۰۹۳۵۱۳۰۵۵۹۰ اقای نعماوی زاده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
